Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
your
U
مربوط به شما متعلق به شما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
pertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
pertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertaining
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
attached
U
مربوط متعلق
Other Matches
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
dependent
U
متعلق
appurtenant
U
متعلق
thereof
U
متعلق به ان
thereof=of that
U
متعلق به ان
anaclitic
U
متعلق به
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
alary
U
متعلق به بال
conventual
U
متعلق بخانقاه
hereof
U
متعلق باین
heraldic
U
متعلق به منادی
arcadian
U
متعلق به ارکاد
bridal
U
متعلق بعروس
chromic
U
متعلق به کرومیوم
our
U
متعلق بما
my
U
متعلق بمن
therof
U
متعلق بان
subscriber's line
U
خط متعلق به مشترک
adamic
U
متعلق به ادم
hypnic
U
متعلق بخواب
hempen
U
متعلق به شاهدانه
eolithic
U
متعلق به اغاز عصرسنگ
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
then
U
متعلق بان زمان
oversea
U
متعلق بماوراء دریاها
ci devant
U
متعلق بدوره سابق
archiepiscopal
U
متعلق به اسقف بزرگ
acromial
U
متعلق بنوک شانه
It belongs to him personally.
U
متعلق بشخص اوست
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
government owned industries
U
صنایع متعلق بدولت
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
stablemate
U
اسب مسابقه متعلق به یک گروه
epigraphic
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
hostile
U
متعلق به دشمن خصومت امیز
alar
U
متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
proprietary
U
متعلق به ملاک وابسته به مالک
quicquid plantatur solo , solo cedit
U
منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
domain
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
this house belong tome
U
این خانه متعلق بمن است
domains
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
library
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
associated company
U
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
extra atmospheric
U
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
libraries
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
privates
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
no man's land
U
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
transmarine
U
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
preatorian
U
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain stores
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame
U
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
neotropical
U
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
individual
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
individuals
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
pertinent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
affined
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
pertaining
U
مربوط به
related
U
مربوط
for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
condequent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
lineal
U
مربوط به خط
relevant
U
مربوط
germane
U
مربوط
as for
U
مربوط به
proper
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
hydraulic
U
مربوط به اب
parental
U
مربوط به والدین
prospective
U
مربوط به اینده
ameban
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
fractional
U
مربوط به بخشها
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
faunae
U
مربوط به جانوران
climatic
U
مربوط به اب وهوا
fractional
U
مربوط به بخشهایی
affiliates
U
مربوط ساختن
ameboid
U
مربوط به امیب
anglian
U
مربوط به نژاد
American
U
مربوط بامریکا
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
Americans
U
مربوط بامریکا
anent
U
در مشارکت با مربوط به
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
analitical
U
مربوط به تجزیه
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
ammino
U
مربوط به امونیاک
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
nasal
U
مربوط به بینی
expiratory
U
مربوط به زفیر
amazonian
U
مربوط به امازونها
filiate
U
مربوط ساختن
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
adulterous
U
مربوط به زنا
hominoid
U
مربوط به بشر
horsy
U
مربوط به اسب
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
haemic
U
مربوط بخون
concerns
U
مربوط بودن به
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
genethliac
U
مربوط به طالع
glossal
U
مربوط به زبان
concern
U
مربوط بودن به
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
Hellenic
U
مربوط به یونان
caloric
U
مربوط به کالری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
feminine
U
مربوط به جنس زن
chromatic
U
مربوط به رنگها
bardic
U
مربوط به رامشگری
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
centenarians
U
مربوط به قرن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
centenarian
U
مربوط به قرن
surgical
U
مربوط به جراحی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
bear on
U
مربوط بودن
aesthetically
U
مربوط به علم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
capitular
U
مربوط بفصل
c
U
مربوط به کامپیوتر
sartorial
U
مربوط به خیاطی
astrological
U
مربوط به نجوم
congressional
U
مربوط به کنگره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com