English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acetarious U مربوط به سالاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
french dressing U سس سالاد
salads U سالاد
salad U سالاد
coleslaw U سالاد کلم
word salad U سالاد کلمات
fruit salad U سالاد میوه
slaw U سالاد کلم
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
potato salad U سالاد سیب زمینی
French dressing U چاشنی سالاد فرانسوی
salad dressings U چاشنی وادویه مخصوص سالاد
witloof U انواع کاسنی مخصوص سالاد
salad dressing U چاشنی وادویه مخصوص سالاد
to dress [salad] U چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
salmagundi U سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
to dress a salad with mayonnaise U مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
beansprout U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprouts U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
irrelevant U نا مربوط
pertaining U مربوط به
as for U مربوط به
apposite U مربوط
for U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
pertinenet U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
coherent U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
pertinent U مربوط به
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
pertinent U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
lineal U مربوط به خط
caprine U مربوط به بز
curatorial U مربوط به
related U مربوط
affined U مربوط
relevant U مربوط
proper U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
germane U مربوط
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
American U مربوط بامریکا
divisional U مربوط به تقسیم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
climatic U مربوط به اب وهوا
Americans U مربوط بامریکا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dependent U مربوط محتاج
circumstantial U مربوط به موقعیت
concerns U مربوط بودن به
dictoral U مربوط به دکتری
outbound U مربوط به خارج
affiliating U مربوط ساختن
affiliates U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
collegial U مربوط به دانشکده
affiliate U مربوط ساختن
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
computational U مربوط به یک محاسبه
military U مربوط به نظام
commercial U مربوط به تجارت
fossils U مربوط بادوارگذشته
fossil U مربوط بادوارگذشته
corresponsive U مربوط بیکدیگر
racing U مربوط بمسابقه
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
personal U مربوط به کسی
hawaiian U مربوط به هاوایی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
nasal U مربوط به بینی
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
occupational U مربوط به شغل
coherently U بطور مربوط
fractional U مربوط به بخشهایی
hominoid U مربوط به بشر
horsy U مربوط به اسب
hydrographic U مربوط به اب نگاری
fractional U مربوط به بخشها
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
glyptic U مربوط به حکاکی
fistulous U مربوط به ناسور
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
garlicky U مربوط به سیر
genethliac U مربوط به طالع
polar U مربوط به قط بها
concern U مربوط بودن به
baronial U مربوط به بارون
geriatric U مربوط به پیری
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
contiguous U مربوط بهم
glossal U مربوط به زبان
polar U مربوط به قطب
matrimonial U مربوط به ازدواج
surgical U مربوط به جراحی
as to U عطف به مربوط به
astro U مربوط به نجوم
meteorological U مربوط به هواسنجی
atomistic U مربوط به اتم
sartorial U مربوط به خیاطی
congressional U مربوط به کنگره
thematic U مربوط بموضوع
nuclear U مربوط به اتمی
my U مربوط بمن
feminine U مربوط به جنس زن
bardic U مربوط به رامشگری
basal U مربوط به ته یابنیان
bear on U مربوط بودن
astrological U مربوط به نجوم
arteriovenous U مربوط به رگها
amebic U مربوط به امیب
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
ameboid U مربوط به امیب
ammino U مربوط به امونیاک
marital U مربوط به زناشویی
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
anglian U مربوط به نژاد
aesthetically U مربوط به علم
aesthetic U مربوط به علم
arbitral U مربوط به حکمیت
arbitrative U مربوط بحکمیت
archival U مربوط به بایگانی
arithmeticlal U مربوط به حساب
centenarians U مربوط به قرن
centenarian U مربوط به قرن
ameban U مربوط به امیب
textual U مربوط به متن یا نص
cerebellar U مربوط به مخچه
aeronautical U مربوط به فضانوردی
familial U مربوط به خانواده
existential U مربوط به هستی
chromatic U مربوط به رنگها
chromic U مربوط به کرومیوم
municipal U مربوط به شهرداری
adulterous U مربوط به زنا
churchly U مربوط به کلیسا
attached U مربوط متعلق
budgetary U مربوط به بودجه
valedictory U مربوط به خداحافظی
electrically U مربوط به الکتریسیته
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aguish U مربوط به تب و لرز
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
technologically U مربوط به فناوری
technological U مربوط به فناوری
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
speculative U مربوط به اندیشه
britannic U مربوط به بریتانیا
brumal U مربوط به زمستان
c U مربوط به کامپیوتر
acrobatic U مربوط به بندبازی
aluminous U مربوط به الومینیوم
calligraphic U مربوط به خطاطی
caloric U مربوط به کالری
capitular U مربوط بفصل
anal U مربوط به مقعد
retired U مربوط به بازنشستگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com