Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vitelline
U
مربوط به زرده تخم مرغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deutoplasm
U
زرده
vitellus
U
زرده تخم مرغ
vitelline
U
زرده تخم مرغ
vitelline
U
زرده تخم مرغی
deutoplasm
U
زرده تخم مرغ
yolks
U
زرده تخم مرغ
yolk
U
زرده تخم مرغ
yoke
U
زرده تخم مرغ
yolk sac
U
کیسه زرده دورتادور جنین
eggnog
U
مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
scrambled eggs
U
نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
luteal
U
وابسته بجسم زردتخمدان یا زرده تخم مرغ
vitellin
U
ویتلین : ماده بیاض البیضی زرده تخم مرغ
panada
U
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
nogg
U
زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
panade
U
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
nog
U
میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
souffle
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
soufflTs
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffles
U
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
related
U
مربوط
relevant
U
مربوط
as for
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
pertinenet
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
caprine
U
مربوط به بز
eight bit system
U
مربوط به یک
pertinent
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
condequent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
germane
U
مربوط
apposite
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
proper
U
مربوط
affined
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
for
U
مربوط به
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
genethliac
U
مربوط به طالع
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
hominoid
U
مربوط به بشر
contiguous
U
مربوط بهم
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
polar
U
مربوط به قط بها
communists
U
مربوط به کمونیسم
retired
U
مربوط به بازنشستگی
existential
U
مربوط به هستی
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
chromatic
U
مربوط به رنگها
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
garlicky
U
مربوط به سیر
polar
U
مربوط به قطب
computational
U
مربوط به یک محاسبه
glossal
U
مربوط به زبان
filiate
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
divisional
U
مربوط به تقسیم
climatic
U
مربوط به اب وهوا
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
expiratory
U
مربوط به زفیر
haemic
U
مربوط بخون
fistulous
U
مربوط به ناسور
dictoral
U
مربوط به دکتری
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
domiciliary
U
مربوط به خانه
glyptic
U
مربوط به حکاکی
personal
U
مربوط به کسی
goidelic
U
مربوط بسلت
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
occupational
U
مربوط به شغل
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
prospective
U
مربوط به اینده
coherently
U
بطور مربوط
ammino
U
مربوط به امونیاک
fractional
U
مربوط به بخشها
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
familial
U
مربوط به خانواده
adulterous
U
مربوط به زنا
municipal
U
مربوط به شهرداری
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
amazonian
U
مربوط به امازونها
ameba
U
مربوط به امیب
ameboid
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
ameban
U
مربوط به امیب
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
concern
U
مربوط بودن به
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
American
U
مربوط بامریکا
outbound
U
مربوط به خارج
textual
U
مربوط به متن یا نص
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
military
U
مربوط به نظام
commercial
U
مربوط به تجارت
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
nasal
U
مربوط به بینی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
technologically
U
مربوط به فناوری
fractional
U
مربوط به بخشهایی
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
technological
U
مربوط به فناوری
speculative
U
مربوط به اندیشه
britannic
U
مربوط به بریتانیا
cerebellar
U
مربوط به مخچه
capitular
U
مربوط بفصل
anal
U
مربوط به مقعد
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
c
U
مربوط به کامپیوتر
brumal
U
مربوط به زمستان
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
astrological
U
مربوط به نجوم
arteriovenous
U
مربوط به رگها
as to
U
عطف به مربوط به
nuclear
U
مربوط به اتمی
thematic
U
مربوط بموضوع
congressional
U
مربوط به کنگره
sartorial
U
مربوط به خیاطی
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com