English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dictatorial U مربوط به دیکتاتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dictators U دیکتاتور
dictator U دیکتاتور
pendragon U پیشوا دیکتاتور
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
curatorial U مربوط به
pertaining U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
eight bit system U مربوط به یک
cretaceous U مربوط به گچ
relevant U مربوط
coherent U مربوط
lineal U مربوط به خط
affined U مربوط
as for U مربوط به
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
pertinenet U مربوط
caprine U مربوط به بز
related U مربوط
proper U مربوط
for U مربوط به
germane U مربوط
irrelevant U نا مربوط
apposite U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
glossal U مربوط به زبان
coherently U بطور مربوط
genethliac U مربوط به طالع
occupational U مربوط به شغل
chromic U مربوط به کرومیوم
verb U مربوط به صدا
churchly U مربوط به کلیسا
verbs U مربوط به صدا
calligraphic U مربوط به خطاطی
chromatic U مربوط به رنگها
glyptic U مربوط به حکاکی
affiliated U مربوط ساختن
caloric U مربوط به کالری
affiliate U مربوط ساختن
hydrographic U مربوط به اب نگاری
horsy U مربوط به اسب
hominoid U مربوط به بشر
capitular U مربوط بفصل
hawaiian U مربوط به هاوایی
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
cerebellar U مربوط به مخچه
collegial U مربوط به دانشکده
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
climatic U مربوط به اب وهوا
dictoral U مربوط به دکتری
contiguous U مربوط بهم
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
mammary U مربوط به پستانداران
mammary U مربوط به پستان
womanish U مربوط به زن یا زنان
Hellenic U مربوط به یونان
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
polar U مربوط به قطب
filiate U مربوط ساختن
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
vehicular U مربوط به خودرو
personal U مربوط به کسی
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
computational U مربوط به یک محاسبه
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
garlicky U مربوط به سیر
operatic U مربوط به اپرا
corresponsive U مربوط بیکدیگر
fistulous U مربوط به ناسور
gallinaceous U مربوط بماکیان
futuristic U مربوط به اینده
polar U مربوط به قط بها
affiliates U مربوط ساختن
ameba U مربوط به امیب
matrimonial U مربوط به ازدواج
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
fossils U مربوط بادوارگذشته
fossil U مربوط بادوارگذشته
achaian U مربوط به اخائیه
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
basal U مربوط به ته یابنیان
adulterous U مربوط به زنا
racing U مربوط بمسابقه
familial U مربوط به خانواده
fractional U مربوط به بخشها
nasal U مربوط به بینی
textual U مربوط به متن یا نص
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
baronial U مربوط به بارون
fractional U مربوط به بخشهایی
commercial U مربوط به تجارت
military U مربوط به نظام
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
municipal U مربوط به شهرداری
concerns U مربوط بودن به
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
concern U مربوط بودن به
circumstantial U مربوط به موقعیت
ameban U مربوط به امیب
affiliating U مربوط ساختن
bardic U مربوط به رامشگری
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
atomistic U مربوط به اتم
acrobatic U مربوط به بندبازی
bear on U مربوط بودن
anal U مربوط به مقعد
c U مربوط به کامپیوتر
retired U مربوط به بازنشستگی
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
sartorial U مربوط به خیاطی
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
meteorological U مربوط به هواسنجی
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
astrological U مربوط به نجوم
congressional U مربوط به کنگره
thematic U مربوط بموضوع
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
arbitral U مربوط به حکمیت
amebic U مربوط به امیب
hydropic U مربوط به استسقاء
pertian U مربوط بودن
vespertine U مربوط به شب شبانه
connect U مربوط کردن
versicular U مربوط به ایات
connects U مربوط کردن
self- U مربوط به خود
vermian U مربوط به کرم
ghostly U مربوط به روح
facial U مربوط به صورت
typographic U مربوط به چاپ
procephalic U مربوط به جلو سر
professorate U مربوط به استادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com