Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
postclassical
U
مربوط به دوره بعد از کلاسیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seljukian
U
مربوط به دوره سلجوقیان
seljuk
U
مربوط به دوره سلجوقیان
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
sessional
U
مربوط به دوره اجلاسیه مجلس
eozoic
U
مربوط به دوره ماقبل کامبرین
postdoctoral
U
مربوط به دوره فوق دکترا
period
U
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
Dryopic
U
[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
progesterone
U
هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
periods
U
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
classic
U
کلاسیک
classics
U
کلاسیک
classical
U
کلاسیک
classic war
U
جنگ کلاسیک
classic armes
U
سلاحهای کلاسیک
academic assault
U
یورش کلاسیک
pseudoclassic
U
کلاسیک کاذب
classical system
U
دستگاه کلاسیک
pseudoclassic
U
شبه کلاسیک
orthodox school
U
مکتب کلاسیک
classical psychoanalysis
U
روانکاوی کلاسیک
classical variation
U
واریاسیون کلاسیک
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
classical theory
U
نظریه کلاسیک
classical conditioning
U
شرطی سازی کلاسیک
liberal school
U
مکتب اقتصادی کلاسیک
classical economics
U
علم اقتصاد کلاسیک
classical economics
U
مکتب کلاسیک در اقتصاد
classical mechanics
U
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
classical bononi defence
U
دفاع بنونی کلاسیک
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
husk
U
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
kata
U
فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
composer
U
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
antefixum
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefix
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
lion
U
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
geison
U
[سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
radical economists
U
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
hypotrachelion
[um]
U
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
abuse
U
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
Lous quatorze
U
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
egg-and-dart
U
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
encarpus
U
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
Hiberno-romanesque
U
[سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
classical economics
U
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
bay-leaf
U
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
Free style
U
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
traditional economists
U
اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
Ionic Order
U
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
set
U
دوره
phased
U
دوره
edges
U
دوره
phase
U
دوره
terming
U
دوره
phases
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
stadia
U
دوره
stadium
U
دوره
edge
U
دوره
one's d.
U
دوره
stadiums
U
دوره
bordering
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
sets
U
دوره
reviewal
U
دوره
rimless
U
بی دوره
periphery
U
دوره
compass
U
دوره
perimeter
U
دوره
peripheries
U
دوره
perimeters
U
دوره
rhythm
U
دوره
rhythms
U
دوره
courses
U
: دوره
coursed
U
: دوره
course
U
: دوره
term
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
setting up
U
دوره
periodicity
U
دوره
eras
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
era
U
دوره
pool
U
دوره
termed
U
دوره
pooled
U
دوره
pools
U
دوره
careers
U
دوره
epoch
U
دوره
felly
U
دوره
felloe
U
دوره
he has run his race
U
دوره
rims
U
دوره
rim
U
دوره
instar
U
دوره
epochs
U
دوره
circuit
U
دوره
circuits
U
دوره
periods
U
دوره
outline
U
دوره
outlined
U
دوره
outlines
U
دوره
outlining
U
دوره
careering
U
دوره
careered
U
دوره
career
U
دوره
session
U
دوره
sessions
U
دوره
period
U
دوره
cycled
U
دوره
cycles
U
دوره
cycle
U
دوره
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
house party
U
دوره خانگی
cycle time
U
زمان دوره
house-parties
U
دوره خانگی
number of cycle
U
تعداد دوره ها
career
U
دوره زندگی
cycled
U
دوره گردش
neonatal period
U
دوره نوزادی
duty factor
U
دوره کار
encompassed
U
دوره کردن
fiscal year
U
دوره مالی
idle period
U
دوره استراحت
rest period
U
دوره استراحت
retention period
U
دوره ابقا
retrace interval
U
دوره بازگشت
cycles
U
دوره گردش
game cycle
U
دوره بازی
retrace period
U
دوره بازگشت
retrace time
U
دوره بازگشت
adolescence
U
دوره جوانی
return interval
U
دوره بازگشت
oxidizing period
U
دوره اکسیداسیون
fiscal years
U
دوره مالی
schooltime
U
دوره تحصیلی
oxidizing period
U
دوره احیاء
financial period
U
دوره مالی
senescence
U
دوره سالخوردگی
contract period
U
دوره قرارداد
careering
U
دوره رسمی
sexennium
U
دوره شش ساله
short period
U
دوره کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
snakebite
U
دوره بدشانسی
maintenance period
U
دوره تعمیرات
colportage
U
دوره گردی
process
U
دوره عمل
tempering cycle
U
دوره بازپخت
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
termtime
U
دوره تصدی
termtime
U
دوره تحصیلی
cycle
U
دوره گردش
careers
U
دوره زندگی
duty cycle
U
دوره کار
careering
U
دوره زندگی
careered
U
دوره رسمی
stretches
U
خط ممتد دوره
stretched
U
خط ممتد دوره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com