Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
villatic
U
مربوط به دهکده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rustic
U
مربوط به دهکده دهاتی
Other Matches
villages
U
دهکده
thorp
U
دهکده
krahl
U
دهکده
borough
U
دهکده
boroughs
U
دهکده
dene
U
دهکده
dorp
U
دهکده
stead
U
دهکده
hamlet
U
دهکده
hamlets
U
دهکده
village
U
دهکده
village green
U
میدان دهکده
holy joe
U
کشیش دهکده
kraal
U
در دهکده مسکن دادن
clachan
U
دهکده کوچک کوهستانی
kraals
U
در دهکده مسکن دادن
pueblo
U
دهکده سرخ پوستان
kraal
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
coherent
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
curatorial
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
as for
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
affined
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
apposite
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
for
U
مربوط به
germane
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
relevant
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
proper
U
مربوط
related
U
مربوط
affiliated
U
مربوط ساختن
prospective
U
مربوط به اینده
collegial
U
مربوط به دانشکده
affiliates
U
مربوط ساختن
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
churchly
U
مربوط به کلیسا
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
affiliating
U
مربوط ساختن
computational
U
مربوط به یک محاسبه
affiliate
U
مربوط ساختن
chromic
U
مربوط به کرومیوم
chromatic
U
مربوط به رنگها
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
fractional
U
مربوط به بخشها
contiguous
U
مربوط بهم
garlicky
U
مربوط به سیر
speculative
U
مربوط به اندیشه
genethliac
U
مربوط به طالع
personal
U
مربوط به کسی
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
occupational
U
مربوط به شغل
glossal
U
مربوط به زبان
coherently
U
بطور مربوط
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
bear on
U
مربوط بودن
communist
U
مربوط به کمونیسم
climatic
U
مربوط به اب وهوا
dictoral
U
مربوط به دکتری
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
fractional
U
مربوط به بخشهایی
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
haemic
U
مربوط بخون
retired
U
مربوط به بازنشستگی
ameboid
U
مربوط به امیب
ceremonials
U
مربوط به جشن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
adulterous
U
مربوط به زنا
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
ceremonial
U
مربوط به جشن
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
acetarious
U
مربوط به سالاد
familial
U
مربوط به خانواده
municipal
U
مربوط به شهرداری
baronial
U
مربوط به بارون
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
concern
U
مربوط بودن به
Americans
U
مربوط بامریکا
textual
U
مربوط به متن یا نص
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
ovarian
U
مربوط به تخمدان
commercial
U
مربوط به تجارت
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
military
U
مربوط به نظام
racing
U
مربوط بمسابقه
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
American
U
مربوط بامریکا
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
britannic
U
مربوط به بریتانیا
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
technological
U
مربوط به فناوری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
technologically
U
مربوط به فناوری
bardic
U
مربوط به رامشگری
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
anal
U
مربوط به مقعد
brumal
U
مربوط به زمستان
budgetary
U
مربوط به بودجه
cerebellar
U
مربوط به مخچه
capitular
U
مربوط بفصل
existential
U
مربوط به هستی
caloric
U
مربوط به کالری
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
c
U
مربوط به کامپیوتر
centenarians
U
مربوط به قرن
atomistic
U
مربوط به اتم
feminine
U
مربوط به جنس زن
archival
U
مربوط به بایگانی
nasal
U
مربوط به بینی
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
astrological
U
مربوط به نجوم
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
analitical
U
مربوط به تجزیه
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
arteriovenous
U
مربوط به رگها
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
thematic
U
مربوط بموضوع
congressional
U
مربوط به کنگره
sartorial
U
مربوط به خیاطی
ammino
U
مربوط به امونیاک
thallous
U
مربوط به تالیوم
paratroop
U
مربوط به چتربازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com