English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
ecliptic U مربوط به خسوف و کسوف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
total eclipse U خسوف یا کسوف کلی
par tial eclipse U کسوف یا خسوف جزئی
eclipse of the moon U خسوف
eclipe of the moon U خسوف
lunar eclipse U خسوف
annular eclipse U خسوف ناقص
A lunar eclipse . U گرفتن ماه ( خسوف )
obscuration U کسوف
preparation for the eclipse U کسوف
solar eclipse U کسوف
passing through the eclipse U کسوف
eclipse of the sun U کسوف
eclipse of sun U کسوف
eclipse U کسوف یاخسوف
eclipses U کسوف یاخسوف
eclipsing U کسوف یاخسوف
totyality U کسوف تام
annular eclipse U کسوف حلقوی
eclipsed U کسوف یاخسوف
sciametry U فرضیه کسوف وخسوف
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
germane U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
for U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
eight bit system U مربوط به یک
pertinent U مربوط به
pertinenet U مربوط
lineal U مربوط به خط
curatorial U مربوط به
as for U مربوط به
apposite U مربوط
irrelevant U نا مربوط
coordinate U مربوط
relevant U مربوط
affined U مربوط
pertinent U مربوط
condequent U مربوط
pertaining U مربوط به
coherent U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
caprine U مربوط به بز
correspondents U مربوط به
related U مربوط
proper U مربوط
correspondent U مربوط به
affiliated U مربوط ساختن
computational U مربوط به یک محاسبه
dictoral U مربوط به دکتری
affiliates U مربوط ساختن
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
retired U مربوط به بازنشستگی
occupational U مربوط به شغل
corresponsive U مربوط بیکدیگر
as to U عطف به مربوط به
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
collegial U مربوط به دانشکده
existential U مربوط به هستی
affiliate U مربوط ساختن
affiliating U مربوط ساختن
divisional U مربوط به تقسیم
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
horsy U مربوط به اسب
mammary U مربوط به پستانداران
contiguous U مربوط بهم
glossal U مربوط به زبان
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
personal U مربوط به کسی
hawaiian U مربوط به هاوایی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
coherently U بطور مربوط
polar U مربوط به قطب
polar U مربوط به قط بها
genethliac U مربوط به طالع
domiciliary U مربوط به خانه
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
garlicky U مربوط به سیر
hominoid U مربوط به بشر
matrimonial U مربوط به ازدواج
amazonian U مربوط به امازونها
familial U مربوط به خانواده
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
municipal U مربوط به شهرداری
agrologic U مربوط بخاکشناسی
attached U مربوط متعلق
ameba U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
analitical U مربوط به تجزیه
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
valedictory U مربوط به خداحافظی
military U مربوط به نظام
commercial U مربوط به تجارت
racing U مربوط بمسابقه
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
concern U مربوط بودن به
fractional U مربوط به بخشها
ovarian U مربوط به تخمدان
baronial U مربوط به بارون
fossil U مربوط بادوارگذشته
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
circumstantial U مربوط به موقعیت
fossils U مربوط بادوارگذشته
fractional U مربوط به بخشهایی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
brumal U مربوط به زمستان
technological U مربوط به فناوری
britannic U مربوط به بریتانیا
technologically U مربوط به فناوری
textual U مربوط به متن یا نص
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
speculative U مربوط به اندیشه
c U مربوط به کامپیوتر
calligraphic U مربوط به خطاطی
churchly U مربوط به کلیسا
chromic U مربوط به کرومیوم
chromatic U مربوط به رنگها
anal U مربوط به مقعد
cerebellar U مربوط به مخچه
acrobatic U مربوط به بندبازی
capitular U مربوط بفصل
caloric U مربوط به کالری
bear on U مربوط بودن
basal U مربوط به ته یابنیان
feminine U مربوط به جنس زن
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
ceremonial U مربوط به جشن
astro U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
astrological U مربوط به نجوم
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
bardic U مربوط به رامشگری
thematic U مربوط بموضوع
congressional U مربوط به کنگره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com