Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vocalic
U
مربوط به حرف باصدا
vocalical
U
مربوط به حرف باصدا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crushed
U
باصدا شکستن
snickers
U
باصدا خندیدن
crush
U
باصدا شکستن
crushes
U
باصدا شکستن
snickering
U
باصدا خندیدن
snickered
U
باصدا خندیدن
snicker
U
باصدا خندیدن
pule
U
باصدا حرکت کردن
slurp
U
باصدا خوردن یا اشامیدن هش هش
slurped
U
باصدا خوردن یا اشامیدن هش هش
slurping
U
باصدا خوردن یا اشامیدن هش هش
slurps
U
باصدا خوردن یا اشامیدن هش هش
pops
U
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
pop
U
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
smack
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smacked
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smacks
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
popped
U
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet
U
مربوط
affined
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
proper
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
correspondent
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
for
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
vespertinal
U
مربوط به شب
condequent
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
germane
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
thermal
U
مربوط به گرما
horsy
U
مربوط به اسب
affiliate
U
مربوط ساختن
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
anglian
U
مربوط به نژاد
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
anent
U
در مشارکت با مربوط به
hydropic
U
مربوط به استسقاء
capitular
U
مربوط بفصل
hominoid
U
مربوط به بشر
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
chromic
U
مربوط به کرومیوم
congressional
U
مربوط به کنگره
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
haemic
U
مربوط بخون
sartorial
U
مربوط به خیاطی
chromatic
U
مربوط به رنگها
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
cerebellar
U
مربوط به مخچه
glossal
U
مربوط به زبان
avuncular
U
مربوط بدایی
janitorial
U
مربوط به فراشی
ammino
U
مربوط به امونیاک
c
U
مربوط به کامپیوتر
brumal
U
مربوط به زمستان
larcenous
U
مربوط به دزدی
ameboid
U
مربوط به امیب
astrological
U
مربوط به نجوم
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
britannic
U
مربوط به بریتانیا
irrelative
U
نا مربوط مطلق
budgetary
U
مربوط به بودجه
affiliated
U
مربوط ساختن
caloric
U
مربوط به کالری
affiliates
U
مربوط ساختن
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
immunologic
U
مربوط به مصونیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
affiliating
U
مربوط ساختن
inspectional
U
مربوط به بازرسی
insurrectional
U
مربوط به شورش
existential
U
مربوط به هستی
analitical
U
مربوط به تجزیه
retired
U
مربوط به بازنشستگی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
bear on
U
مربوط بودن
geriatric
U
مربوط به پیری
communist
U
مربوط به کمونیسم
centenarian
U
مربوط به قرن
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
centenarians
U
مربوط به قرن
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
fistulous
U
مربوط به ناسور
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
communists
U
مربوط به کمونیسم
expiratory
U
مربوط به زفیر
operatic
U
مربوط به اپرا
technologically
U
مربوط به فناوری
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
vehicular
U
مربوط به خودرو
dictoral
U
مربوط به دکتری
futuristic
U
مربوط به اینده
basal
U
مربوط به ته یابنیان
climatic
U
مربوط به اب وهوا
domiciliary
U
مربوط به خانه
bardic
U
مربوط به رامشگری
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
speculative
U
مربوط به اندیشه
anal
U
مربوط به مقعد
technological
U
مربوط به فناوری
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
U
مربوط به صدا
divisional
U
مربوط به تقسیم
verb
U
مربوط به صدا
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
prospective
U
مربوط به اینده
coherently
U
بطور مربوط
aesthetic
U
مربوط به علم
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
collegial
U
مربوط به دانشکده
feminine
U
مربوط به جنس زن
personal
U
مربوط به کسی
genethliac
U
مربوط به طالع
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
contiguous
U
مربوط بهم
arteriovenous
U
مربوط به رگها
computational
U
مربوط به یک محاسبه
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
parental
U
مربوط به والدین
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
thematic
U
مربوط بموضوع
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
residential
U
مربوط به اقامت
concerns
U
مربوط بودن به
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
typographic
U
مربوط به چاپ
facial
U
مربوط به صورت
concern
U
مربوط بودن به
vermian
U
مربوط به کرم
connects
U
مربوط کردن
versicular
U
مربوط به ایات
connect
U
مربوط کردن
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
military
U
مربوط به نظام
villatic
U
مربوط به دهکده
municipal
U
مربوط به شهرداری
to the point
U
مربوط بموضوع
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
senile
U
مربوط به پیری
postal
U
مربوط به پست
racing
U
مربوط بمسابقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com