English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
ovarian U مربوط به تخمدان
ovarial U مربوط به تخمدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
matrix or matrices U تخمدان
acapsular U بی تخمدان
ovary U تخمدان
ovaries U تخمدان
ovarium U تخمدان
ovisac U تخمدان
fruiting body U تخمدان
drill box U تخمدان
ovariotomy U تخمدان شکافی
pod U تخمدان نیام
spay U بی تخمدان کردن
pods U تخمدان نیام
spayed U بی تخمدان کردن
spays U بی تخمدان کردن
apple core U تخمدان سیب
ovariectomy U تخمدان برداری
ovaritis U التهاب تخمدان
matrices U شکم تخمدان
gymnogynous U برهنه تخمدان
inferior ovary U تخمدان پایین افتاده
ootheca U تخمدان سوسک هاگذان
hypogynous U واقع در زیر تخمدان
monostylous U دارای یک ساقه تخمدان
encyst U در کیسه یا تخمدان قرار دادن
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
epigynous U واقع بروی تخمدان برمادگی
legumen U حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
geld U بی تخمدان کردن محروم کردن
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent U مربوط به
relevant U مربوط
apposite U مربوط
for U مربوط به
caprine U مربوط به بز
eight bit system U مربوط به یک
pertaining U مربوط به
pertinenet U مربوط
curatorial U مربوط به
pertinent U مربوط
coherent U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
related U مربوط
condequent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
lineal U مربوط به خط
coordinate U مربوط
as for U مربوط به
germane U مربوط
affined U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
hydraulic U مربوط به اب
proper U مربوط
familial U مربوط به خانواده
amebic U مربوط به امیب
military U مربوط به نظام
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
commercial U مربوط به تجارت
adulterous U مربوط به زنا
textual U مربوط به متن یا نص
expiratory U مربوط به زفیر
achaian U مربوط به اخائیه
attached U مربوط متعلق
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
Americans U مربوط بامریکا
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aguish U مربوط به تب و لرز
valedictory U مربوط به خداحافظی
ameba U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
dependent U مربوط محتاج
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
municipal U مربوط به شهرداری
climatic U مربوط به اب وهوا
aluminous U مربوط به الومینیوم
parental U مربوط به والدین
prospective U مربوط به اینده
circumstantial U مربوط به موقعیت
baronial U مربوط به بارون
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
contiguous U مربوط بهم
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
outbound U مربوط به خارج
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
concerns U مربوط بودن به
hawaiian U مربوط به هاوایی
personal U مربوط به کسی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
concern U مربوط بودن به
racing U مربوط بمسابقه
Hellenic U مربوط به یونان
nautical U مربوط به کشتیرانی
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
nasal U مربوط به بینی
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
American U مربوط بامریکا
gallinaceous U مربوط بماکیان
fossils U مربوط بادوارگذشته
garlicky U مربوط به سیر
fossil U مربوط بادوارگذشته
genethliac U مربوط به طالع
glossal U مربوط به زبان
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
verbs U مربوط به صدا
astro U مربوط به نجوم
brumal U مربوط به زمستان
aesthetic U مربوط به علم
c U مربوط به کامپیوتر
technologically U مربوط به فناوری
technological U مربوط به فناوری
calligraphic U مربوط به خطاطی
speculative U مربوط به اندیشه
caloric U مربوط به کالری
capitular U مربوط بفصل
aesthetically U مربوط به علم
cerebellar U مربوط به مخچه
acrobatic U مربوط به بندبازی
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
geriatric U مربوط به پیری
atomistic U مربوط به اتم
centenarian U مربوط به قرن
meteorological U مربوط به هواسنجی
bardic U مربوط به رامشگری
sartorial U مربوط به خیاطی
congressional U مربوط به کنگره
basal U مربوط به ته یابنیان
thematic U مربوط بموضوع
bear on U مربوط بودن
nuclear U مربوط به اتمی
my U مربوط بمن
feminine U مربوط به جنس زن
as to U عطف به مربوط به
britannic U مربوط به بریتانیا
centenarians U مربوط به قرن
chromatic U مربوط به رنگها
chromic U مربوط به کرومیوم
archival U مربوط به بایگانی
affiliating U مربوط ساختن
astrological U مربوط به نجوم
affiliates U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
corresponsive U مربوط بیکدیگر
affiliate U مربوط ساختن
anglian U مربوط به نژاد
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
anent U در مشارکت با مربوط به
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
dictoral U مربوط به دکتری
ameboid U مربوط به امیب
divisional U مربوط به تقسیم
surgical U مربوط به جراحی
retired U مربوط به بازنشستگی
marital U مربوط به زناشویی
arbitrative U مربوط بحکمیت
anal U مربوط به مقعد
churchly U مربوط به کلیسا
arbitral U مربوط به حکمیت
ceremonial U مربوط به جشن
aeronautical U مربوط به فضانوردی
ceremonials U مربوط به جشن
existential U مربوط به هستی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com