English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
versicular U مربوط به ایات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allegorical verses U ایات متشابه
definite verses U ایات محکمات
basic verses U ایات محکمات
clear verses U ایات محکمات
eclipse prayer U نماز ایات
lection U درس یا ایات منتخبه از کتب مقدسه
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
coordinate U مربوط
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
apposite U مربوط
lineal U مربوط به خط
irrelevant U نا مربوط
as for U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
relevant U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
germane U مربوط
pertinenet U مربوط
curatorial U مربوط به
condequent U مربوط
pertaining U مربوط به
pertinent U مربوط
affined U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
caprine U مربوط به بز
coherent U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
proper U مربوط
pertinent U مربوط به
related U مربوط
for U مربوط به
affiliating U مربوط ساختن
computational U مربوط به یک محاسبه
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
calligraphic U مربوط به خطاطی
affiliate U مربوط ساختن
collegial U مربوط به دانشکده
capitular U مربوط بفصل
chromic U مربوط به کرومیوم
chromatic U مربوط به رنگها
cerebellar U مربوط به مخچه
churchly U مربوط به کلیسا
caloric U مربوط به کالری
affiliated U مربوط ساختن
affiliates U مربوط ساختن
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
communist U مربوط به کمونیسم
contiguous U مربوط بهم
gallinaceous U مربوط بماکیان
garlicky U مربوط به سیر
metabolical U مربوط به متابولیزم
genethliac U مربوط به طالع
personal U مربوط به کسی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
occupational U مربوط به شغل
coherently U بطور مربوط
glossal U مربوط به زبان
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
hawaiian U مربوط به هاوایی
hominoid U مربوط به بشر
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
mammary U مربوط به پستانداران
corresponsive U مربوط بیکدیگر
operatic U مربوط به اپرا
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
horsy U مربوط به اسب
retired U مربوط به بازنشستگی
ameba U مربوط به امیب
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
adulterous U مربوط به زنا
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
familial U مربوط به خانواده
matrimonial U مربوط به ازدواج
ceremonials U مربوط به جشن
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
valedictory U مربوط به خداحافظی
ceremonial U مربوط به جشن
municipal U مربوط به شهرداری
fossils U مربوط بادوارگذشته
fractional U مربوط به بخشهایی
fractional U مربوط به بخشها
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
nasal U مربوط به بینی
circumstantial U مربوط به موقعیت
nautical U مربوط به کشتیرانی
baronial U مربوط به بارون
textual U مربوط به متن یا نص
concern U مربوط بودن به
attached U مربوط متعلق
fossil U مربوط بادوارگذشته
racing U مربوط بمسابقه
outbound U مربوط به خارج
military U مربوط به نظام
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
commercial U مربوط به تجارت
ovarian U مربوط به تخمدان
ameban U مربوط به امیب
electrically U مربوط به الکتریسیته
basal U مربوط به ته یابنیان
bardic U مربوط به رامشگری
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
congressional U مربوط به کنگره
acrobatic U مربوط به بندبازی
budgetary U مربوط به بودجه
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
anal U مربوط به مقعد
bear on U مربوط بودن
atomistic U مربوط به اتم
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
arbitral U مربوط به حکمیت
meteorological U مربوط به هواسنجی
anglian U مربوط به نژاد
astrological U مربوط به نجوم
anent U در مشارکت با مربوط به
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
arbitrative U مربوط بحکمیت
sartorial U مربوط به خیاطی
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
thematic U مربوط بموضوع
archival U مربوط به بایگانی
amebic U مربوط به امیب
hydrographic U مربوط به اب نگاری
weaponary U مربوط به اسلحه
villatic U مربوط به دهکده
tutorials U مربوط به قیمومت
tutorial U مربوط به قیمومت
communists U مربوط به کمونیسم
vespertine U مربوط به شب شبانه
connect U مربوط کردن
connects U مربوط کردن
posted U مربوط به پست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com