Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
operatic
U
مربوط به اپرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opera
U
اپرا
operas
U
اپرا
opera house
U
اپرا
impresarios
U
مدیر اپرا
opera
U
اهنگ اپرا
impresario
U
مدیر اپرا
operas
U
اهنگ اپرا
librettos
U
اشعار اپرا
libretti
U
اشعار اپرا
libretto
U
اشعار اپرا
impresario
U
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
impresarios
U
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
libretto
U
کتاب اشعار اپرا
operatize
U
بشکل اپرا در اوردن
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
librettos
U
کتاب اشعار اپرا
libretti
U
کتاب اشعار اپرا
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
prima donna
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
prima donnas
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
buffo
U
خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent
U
مربوط
relevant
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
cretaceous
U
مربوط به گچ
coherent
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
related
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
pertinent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
as for
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
for
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
apposite
U
مربوط
proper
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
affined
U
مربوط
germane
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
occupational
U
مربوط به شغل
goidelic
U
مربوط بسلت
verbs
U
مربوط به صدا
collegial
U
مربوط به دانشکده
haemic
U
مربوط بخون
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
personal
U
مربوط به کسی
verb
U
مربوط به صدا
coherently
U
بطور مربوط
affiliate
U
مربوط ساختن
glyptic
U
مربوط به حکاکی
affiliated
U
مربوط ساختن
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
nuclear
U
مربوط به اتمی
cerebellar
U
مربوط به مخچه
glossal
U
مربوط به زبان
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
attached
U
مربوط متعلق
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
fistulous
U
مربوط به ناسور
filiate
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
expiratory
U
مربوط به زفیر
vehicular
U
مربوط به خودرو
domiciliary
U
مربوط به خانه
divisional
U
مربوط به تقسیم
climatic
U
مربوط به اب وهوا
dictoral
U
مربوط به دکتری
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
genethliac
U
مربوط به طالع
amazonian
U
مربوط به امازونها
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
mammary
U
مربوط به پستان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
futuristic
U
مربوط به اینده
ammino
U
مربوط به امونیاک
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
adulterous
U
مربوط به زنا
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
ceremonials
U
مربوط به جشن
ceremonial
U
مربوط به جشن
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
ameboid
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
ameba
U
مربوط به امیب
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
familial
U
مربوط به خانواده
municipal
U
مربوط به شهرداری
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional
U
مربوط به بخشها
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
nasal
U
مربوط به بینی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
baronial
U
مربوط به بارون
textual
U
مربوط به متن یا نص
concern
U
مربوط بودن به
commercial
U
مربوط به تجارت
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
military
U
مربوط به نظام
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
ovarian
U
مربوط به تخمدان
affiliates
U
مربوط ساختن
britannic
U
مربوط به بریتانیا
anal
U
مربوط به مقعد
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
speculative
U
مربوط به اندیشه
bardic
U
مربوط به رامشگری
technological
U
مربوط به فناوری
brumal
U
مربوط به زمستان
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
c
U
مربوط به کامپیوتر
affiliating
U
مربوط ساختن
retired
U
مربوط به بازنشستگی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
existential
U
مربوط به هستی
technologically
U
مربوط به فناوری
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
sartorial
U
مربوط به خیاطی
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
astrological
U
مربوط به نجوم
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
congressional
U
مربوط به کنگره
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
centenarians
U
مربوط به قرن
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com