Perdic | مربوط به انسان گریزی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	misanthropic U	مربوط به انسان گریزی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	anthropogenic U	مربوط به پیدایش و تکامل انسان
	anthropic U	مربوط به دوران پیدایش انسان
	anthrop U	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
	anthropo U	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
	artificial intelligence U	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
	intelligence U	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
	hydrophobia U	اب گریزی
	school truancy U	مدرسه گریزی
	dysacousia U	سر و صدا گریزی
	prison breaking U	زندان گریزی
	abience U	محرک گریزی
	unsociability U	مردم گریزی
	dereism U	واقع گریزی
	truancy U	مدرسه گریزی
	flight from reality U	واقع گریزی
	negative tropism U	محرک گریزی
	infavoidance U	تحقیر گریزی
	harmavoidance U	اسیب گریزی
	id U	مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
	anthropography U	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
	they schemed a mode of escape U	راه گریزی اندیشیدند
	inviolacy motive U	انگیزه ایراد گریزی
	malevolent transformation U	گشتار جمع گریزی
	feelings indigenous to man U	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
	misology U	بیزاری از علم ودانش وخرد دانش گریزی
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	salvoes U	شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
	salvo U	شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	mans U	انسان
	in human shape U	انسان
	mortal U	انسان
	homo U	انسان
	homosapiens U	انسان
	man U	انسان
	mortals U	انسان
	loard of creation U	انسان
	human beings U	انسان
	human being U	انسان
	human nature U	طبیعت انسان
	hominid U	جنس انسان
	heidelberg man U	انسان هایدلبرگ
	rump U	کفل انسان
	rumps U	کفل انسان
	infrahuman U	پایین تر از انسان
	humanly U	مثل انسان
	humanist U	انسان گرا
	godman U	انسان خداوار
	misanthrope U	انسان گریز
	brisket U	سینه انسان
	kindlity U	انسان وار
	homosapiens U	نوع انسان
	human movement U	حرکت انسان
	humansit U	انسان دوست
	homo faber U	انسان ابزارساز
	anthropology U	انسان شناسی
	homo politicus U	انسان اجتماعی
	infrahuman U	مادون انسان
	homo economicus U	انسان اقتصادی
	misanthropes U	انسان گریز
	misanthropy U	انسان بیزاری
	dewlap U	غبغب انسان
	dewlaps U	غبغب انسان
	superhuman U	برتر از انسان
	anthropomorphic U	شبیه انسان
	subhuman U	مادون انسان
	cannibalism U	ادمخواری انسان
	humanoid U	شبیه انسان
	humanoids U	شبیه انسان
	mankind U	نوع انسان
	The human body U	بدن انسان
	primitive U	انسان اولیه
	atomy U	اسکلت انسان
	anthropophobia U	انسان هراسی
	humankind U	نوع انسان
	palm U	کف دست انسان
	anthropologist U	انسان شناس
	the outward man U	انسان فاهر
	bods U	بدن انسان
	anthropomorphism U	انسان انگاری
	eudemonology U	گفتاردرسعادت انسان
	anthropoid U	شبه انسان
	anthropoid U	انسان نما
	anthropoids U	شبه انسان
	anthropoids U	انسان نما
	bod U	بدن انسان
	palms U	کف دست انسان
	economic man U	انسان اقتصادی
	humanitarian U	انسان گرایانه
	egalitarian U	طرفدارتساوی انسان
	anthropocentrism U	انسان محوری
	voicing U	صدای انسان
	marginal man U	انسان حاشیهای
	voice U	صدای انسان
	voices U	صدای انسان
	manward U	بطرف انسان
	pithecanthrope U	انسان میمونی
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	ape U	میمون انسان نما
	hu man U	وابسته ب ه انسان بشری
	buffs U	جلا پوست انسان
	ethos U	صفات وشخصیت انسان
	superman U	موجود مافوق انسان
	supermen U	موجود مافوق انسان
	buff U	جلا پوست انسان
	homosapiens U	نام علمی انسان
	physical anthropology U	انسان شناسی جسمانی
	aped U	میمون انسان نما
	apes U	میمون انسان نما
	voice U	صدای سخنرانی انسان
	prehuman U	پیش از پیدایش انسان
	neoanthropic U	وابسته به انسان جدید
	trunks U	خرطوم بینی انسان
	homo sapiens U	انسان اندیشه ورز
	trunk U	خرطوم بینی انسان
	pre adamite U	انسان پیش از ادم
	neoanthropic U	شبیه انسان جدید
	feces U	مدفوع انسان وحیوان
	theophany U	تجلی خدا به انسان
	theophany U	فهور خدابه انسان
	equalitarian U	طرفدار تساوی انسان
	anthropometry U	انسان سنجی جسمانی
	aping U	میمون انسان نما
	man-made U	ساخته دست انسان
	voices U	صدای سخنرانی انسان
	varmint U	انسان یاحیوان مزاحم
	humankind U	بشریت نژاد انسان
	kindlily U	بطورملایم انسان وار
	foliate mask U	صورت مجسمه انسان
	voicing U	صدای سخنرانی انسان
	anthropomorphic U	دارای شکل انسان
	anthropology U	علم انسان شناسی
	varment U	انسان یاحیوان مزاحم
	hypomorph U	انسان سرگرد وپاکوتاه
	man made U	مصنوع انسان انسانی
	man trap U	دام برای انسان
	man of mould U	انسان خاکی یا فانی
	manxman U	اهل جزیره انسان
	man-made U	مصنوع انسان انسانی
	man made U	ساخته دست انسان
	cultural anthropology U	انسان شناسی فرهنگی
	humanism U	مکتب اصالت انسان
	crutches U	محل انشعاب بدن انسان
	preadolescence U	دوره قبل از بلوغ انسان
	superhuman U	ابر انسان فوق بشری
	automatons U	ماشینی که کارهای انسان را میکند
	non-human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	non human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	automaton U	ماشینی که کارهای انسان را میکند
	trichotomy U	تقسیم وجود انسان به سه قسمت
	floruit U	دوره رشد وپیشرفت انسان
	polygenesis U	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
	man eater U	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
	man-eater U	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
	satyrs U	موجود نیمه انسان ونیمه بز
	satyr U	موجود نیمه انسان ونیمه بز
	crutch U	محل انشعاب بدن انسان
	truncal U	وابسته به تنه انسان یا درخت
	droid U	یک ادم ماشینی شبیه انسان
	gorilla U	بزرگترین میمون شبیه انسان
	humanization U	انسان پروری متمدن سازی
	anthropophagous U	تغذیه کننده از گوشت انسان
	ash U	بقایای جسد انسان پس از مرگ
	gorillas U	بزرگترین میمون شبیه انسان
	subhuman U	دارای صفاتی شبیه انسان
	pithecanthrope U	برزخ میان انسان و میمون
	self born U	پیدا شده در نفس انسان
	man-eaters U	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
	as memory serves U	هر وقت بیاد انسان بیاید
	kinesiology U	تشریح حرکات بدنی انسان
	zombi U	انسان زنده شد ادم احمق
	hu man U	دارای خوی انسانی انسان
	macaque U	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
	zombies U	انسان زنده شد ادم احمق
	zombie U	انسان زنده شد ادم احمق
	theophanic U	وابسته به تجلی خدا به انسان
	man is a risible creature U	انسان مخلوقی است خنده کن
	anthropology U	مبحث روابط انسان با خدا
	macaca U	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
	glanders U	بیماری مسری اسب و انسان
	psilanthropy U	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده