English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
genie U مربوط به اندامهای تناسلی
genies U مربوط به اندامهای تناسلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
genitalia U اندامهای تناسلی
genitals U اندامهای تناسلی
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
orthopaedic U مربوط بفن درست کردن اندامهای ناقص
genitalic U مربوط به الت تناسلی
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
locomotiveorgans U اندامهای محرک
organs of speech U اندامهای گفتار
urinary orangs U اندامهای پیشاب
double organs U اندامهای جفتی
paraplegia U فلج اندامهای تحتانی
acromegaly U درشتی اندامهای انتهایی
acromegalia U درشتی اندامهای انتهایی
acrocyanosis U کبودی اندامهای انتهایی
acroan U بی حسی اندامهای انتهایی
racked with pain U نسق کردن اندامهای
distortionist U بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
touse U اذیت کردن اندامهای کسی را کشیدن
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
reproductive U تناسلی
sexual U تناسلی
copulatory U تناسلی
sexual organs U تناسلی
genital U تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
generative glands U غدههای تناسلی
genital organ U الت تناسلی
genital eroticism U شهوت تناسلی
genital character U منش تناسلی
genital phase U مرحله تناسلی
pregenital U پیش تناسلی
genital zone U ناحیه تناسلی
genito urinary U تناسلی وبولی
private U اعضاء تناسلی
privates U اعضاء تناسلی
urogenital U ادراری- تناسلی
genital organs U الات تناسلی
urinogenital U ادراری- تناسلی
gonopore U سوراخ تناسلی
genito urinary U تناسلی بولی
genies U تولید کننده تناسلی
penises U الت تناسلی مرد
body cell U یاخته غیر تناسلی
genitourinary U جهاز تناسلی وادراری
genie U تولید کننده تناسلی
penis U الت تناسلی مرد
antheridium U عضو تناسلی نر در نهانزادان
peter [American English] U آلت تناسلی بچه
willie U آلت تناسلی بچه
willy U آلت تناسلی بچه
sexual organ of either sex U الت تناسلی زن یا مرد
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
gashing U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashes U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phalluses U الت تناسلی مرد کیر
gashed U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
sexual U وابسته به الت تناسلی و جماع
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
phalli U الت تناسلی مرد کیر
gash U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phallus U الت تناسلی مرد کیر
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
fellatio U تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
related U مربوط
irrelevant U نا مربوط
for U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
correspondents U مربوط به
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
caprine U مربوط به بز
apposite U مربوط
coherent U مربوط
lineal U مربوط به خط
hydraulic U مربوط به اب
curatorial U مربوط به
affined U مربوط
as for U مربوط به
pertinenet U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
germane U مربوط
pertaining U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
proper U مربوط
correspondent U مربوط به
relevant U مربوط
expiratory U مربوط به زفیر
technological U مربوط به فناوری
acrobatic U مربوط به بندبازی
technologically U مربوط به فناوری
domiciliary U مربوط به خانه
affiliating U مربوط ساختن
fossils U مربوط بادوارگذشته
aeronautical U مربوط به فضانوردی
anal U مربوط به مقعد
fossil U مربوط بادوارگذشته
divisional U مربوط به تقسیم
speculative U مربوط به اندیشه
budgetary U مربوط به بودجه
electrically U مربوط به الکتریسیته
ameba U مربوط به امیب
existential U مربوط به هستی
retired U مربوط به بازنشستگی
affiliates U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
agrologic U مربوط بخاکشناسی
acetarious U مربوط به سالاد
achaean U مربوط به اخائیه
achaian U مربوط به اخائیه
glossal U مربوط به زبان
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
adulterous U مربوط به زنا
climatic U مربوط به اب وهوا
amazonian U مربوط به امازونها
affiliate U مربوط ساختن
communists U مربوط به کمونیسم
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
attached U مربوط متعلق
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
communist U مربوط به کمونیسم
genethliac U مربوط به طالع
operatic U مربوط به اپرا
garlicky U مربوط به سیر
dictoral U مربوط به دکتری
commercial U مربوط به تجارت
bear on U مربوط بودن
arithmeticlal U مربوط به حساب
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
surgical U مربوط به جراحی
marital U مربوط به زناشویی
matrimonial U مربوط به ازدواج
britannic U مربوط به بریتانیا
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
familial U مربوط به خانواده
ovarian U مربوط به تخمدان
military U مربوط به نظام
bardic U مربوط به رامشگری
valedictory U مربوط به خداحافظی
astrological U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
textual U مربوط به متن یا نص
astro U مربوط به نجوم
American U مربوط بامریکا
basal U مربوط به ته یابنیان
municipal U مربوط به شهرداری
Americans U مربوط بامریکا
as to U عطف به مربوط به
circumstantial U مربوط به موقعیت
arteriovenous U مربوط به رگها
baronial U مربوط به بارون
brumal U مربوط به زمستان
c U مربوط به کامپیوتر
calligraphic U مربوط به خطاطی
thematic U مربوط بموضوع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com