English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
logistical U مربوط به اماد یکانها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
troops U یکانها
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
reinforces U تقویت یکانها
force structure U سازمان یکانها
dispatched U اعزام یکانها
reinforce U تقویت یکانها
replacement U تعویض یکانها
system of units U دستگاه یکانها
dispatches U اعزام یکانها
logistic route U امورلجستیکی یکانها
incidents U تصادم یکانها
replacements U تعویض یکانها
despatching U اعزام یکانها
despatches U اعزام یکانها
movements U حرکات یکانها
incident U تصادم یکانها
servicae life U عمرخدمتی یکانها
line of retreat U خط بازگشت یکانها
dispatch U اعزام یکانها
keeping U ذخایر یکانها
weapon troops U یکانها ادوات
despatched U اعزام یکانها
rotation U تعویض یکانها
disbanding U انحلال رسمی یکانها
separation U مستقل شدن یکانها
separations U مستقل شدن یکانها
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
administration U اداره امور یکانها
logistics U عمل تدارک یکانها
collective call sign U معرف مشترک یکانها
rendezvous area U نقطه الحاق یکانها
disband U منحل کردن یکانها
disband U انحلال رسمی یکانها
disbanding U منحل کردن یکانها
troop program U برنامه تشکیل یکانها
redezvous U محل تلاقی یکانها
force development U برنامه تشکیل یکانها
administrations U اداره امور یکانها
relief in place U تعویض یکانها در محل
employment U به کار بردن یکانها
disbands U انحلال رسمی یکانها
disbands U منحل کردن یکانها
chop U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
detach U زیرامر قرار دادن یکانها
attachment U منتصب کردن یکانها انتصاب
force development U برنامه تامین یا بسیج یکانها
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
interservice U بین یکانها در حین خدمت
chopped U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
detaching U زیرامر قرار دادن یکانها
detaches U زیرامر قرار دادن یکانها
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
debarkation U تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
common user items U اقلام مشترک المصرف بین یکانها
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
tent striking U فرمان اماده حرکت شدن یکانها
adjutant's call U احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
parting shot U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
gap filler U یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
parting shots U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
emergency complement U جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
bulk material U اماد یک جا
water supply U اماد اب
water supplies U اماد اب
depot supply U اماد دپویی
short supply U اماد کم یاب
air landed supply U اماد هوانشستی
supply sergeant U گروهبان اماد
supply route U اماد راه
supply route U مسیر اماد
critical item U اماد حساس
stockage U ذخیره اماد
trains U بنه اماد
trained U بنه اماد
train U بنه اماد
shop supply U اماد تعمیرگاهی
development order U دستوربهبود اماد
depot supply U اماد امادگاهی
categories U انواع اماد
armed U جنگ اماد
gratuitous issue U اماد پیشکشی
supply control U کنترل اماد
supply point U نقطه اماد
supply support U پشتیبانی اماد
bulk supply U اماد عمده
bulk material U اماد حجیم
follow up U اماد بعدی
follow up supply U اماد متعاقب
follow up supply U اماد بعدی
stock U اماد ذخیره
stocked U اماد ذخیره
category U اقلام اماد
assault supplies U اماد هجومی
general supplies U اماد عمومی
one day's supply U یک روز اماد
mission load U اماد عملیاتی
intransit stock U اماد سیال
materiel management U مدیریت اماد
level of supply U سطح اماد
care of supplies U مراقبت اماد
care of supplies U نگهداری اماد
consigned inventory U اماد امانی
condition code U کدوضعیت اماد
resupply U اماد مجدد
commodity command U فرماندهی اماد
reserve stock U اماد ذخیره
class v supplies U اماد طبقه 5
class iv supplies U اماد طبقه 4
requisition line U خط درخواست اماد
class ii supplies U اماد طبقه 2
class i supplies U اماد طبقه 1
unit supply U اماد یکانی
bulk supply U اماد با کانتینر
essential supply U اماد ضروری
air material U اماد هوایی
essential supply U اماد حیاتی
procurement U تامین اماد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
requisition line U مسیر درخواست اماد
basic end item U اقلام اولیه اماد
resupply U تجدید اماد کردن
early resupply U تجدید اماد به موقع
base reserves U اماد مبنای ذخیره
balanced supply U اماد متعادل شده
procuring U تهیه و تحویل اماد
distribution point U نقطه تقسیم اماد
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
distribution point U نقطه توزیع اماد
distribution area U منطقه توزیع اماد
consumable supplies U اماد مصرف شدنی
row stack U فاصله اماد از دیوار
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
class ii installation U انبار اماد طبقه 2
bulk supply U اماد به طور قوال
expendable property U اماد مصرف شدنی
resources U منابع اماد ذخایر
antimateriel agent U عامل فساد اماد
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
ammunition point U نقطه اماد مهمات
application study U بررسی پذیرش اماد
beach dump U نقطه اماد در سر پل دریایی
emergency leave U سطح اماد اضطراری
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
class i installation U انبار اماد طبقه 1
unit train U بنه اماد یکان
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
assemblage U جمع اوری اماد
assemblages U جمع اوری اماد
development order U دستور ساخت اماد
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
short supply U اماد کمبود دار
day of supply U تعداد روزهای اماد
back order U اماد غیر موجود
procurement U تهیه و تحویل اماد
automatic supply U روش خودکار اماد
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
automatic supply U سیستم اماد خودکار
table of distribution U جدول تقسیم اماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com