Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electrothermal
U
مربوط به الکتریسته وحرارت
electrothermic
U
مربوط به الکتریسته وحرارت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermodynamics
U
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
ardently
U
از روی حمیت وحرارت
thermoelectric
U
وابسته به رابطه برق وحرارت
deformation due to moisture and tempratu
U
تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrophorus
U
الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
smog
U
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
proper
U
مربوط
related
U
مربوط
coherent
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
as for
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
affined
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
lineal
U
مربوط به خط
pertaining
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
germane
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
curatorial
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
cretaceous
U
مربوط به گچ
apposite
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
for
U
مربوط به
aesthetically
U
مربوط به علم
mammary
U
مربوط به پستان
aesthetic
U
مربوط به علم
pertain to
U
مربوط بودن به
pertian
U
مربوط بودن
Hellenic
U
مربوط به یونان
thematic
U
مربوط بموضوع
congressional
U
مربوط به کنگره
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
polar
U
مربوط به قطب
sartorial
U
مربوط به خیاطی
astrological
U
مربوط به نجوم
ceremonial
U
مربوط به جشن
personal
U
مربوط به کسی
osteal
U
مربوط باستخوان
familial
U
مربوط به خانواده
ovarial
U
مربوط به تخمدان
synergistic
U
مربوط به همکاری
paratroop
U
مربوط به چتربازی
ammino
U
مربوط به امونیاک
superciliary
U
مربوط به ابرو
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
communists
U
مربوط به کمونیسم
marital
U
مربوط به زناشویی
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
ceremonials
U
مربوط به جشن
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
surgical
U
مربوط به جراحی
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
vehicular
U
مربوط به خودرو
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
futuristic
U
مربوط به اینده
climatic
U
مربوط به اب وهوا
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
operatic
U
مربوط به اپرا
quadrantal
U
مربوط به تراز
communist
U
مربوط به کمونیسم
pyric
U
مربوط به سوختن
pyrotechnic
U
مربوط به فن اتشبازی
parental
U
مربوط به والدین
sensorimotor
U
مربوط به حس حرکت
existential
U
مربوط به هستی
feminine
U
مربوط به جنس زن
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
polar
U
مربوط به قط بها
geriatric
U
مربوط به پیری
substantival
U
مربوط به اسم
technologically
U
مربوط به فناوری
technological
U
مربوط به فناوری
speculative
U
مربوط به اندیشه
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
anal
U
مربوط به مقعد
procephalic
U
مربوط به جلو سر
professorate
U
مربوط به استادی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
shipboard
U
مربوط به ناو
prospective
U
مربوط به اینده
municipal
U
مربوط به شهرداری
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
horsy
U
مربوط به اسب
hominoid
U
مربوط به بشر
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
c
U
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
caloric
U
مربوط به کالری
capitular
U
مربوط بفصل
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
inspectional
U
مربوط به بازرسی
arteriovenous
U
مربوط به رگها
as to
U
عطف به مربوط به
astro
U
مربوط به نجوم
immunologic
U
مربوط به مصونیت
atomistic
U
مربوط به اتم
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
hydropic
U
مربوط به استسقاء
cerebellar
U
مربوط به مخچه
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
fistulous
U
مربوط به ناسور
filiate
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
genethliac
U
مربوط به طالع
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
glossal
U
مربوط به زبان
haemic
U
مربوط بخون
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
goidelic
U
مربوط بسلت
glyptic
U
مربوط به حکاکی
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
expiratory
U
مربوط به زفیر
insurrectional
U
مربوط به شورش
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
nasal
U
مربوط به بینی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
military
U
مربوط به نظام
commercial
U
مربوط به تجارت
textual
U
مربوط به متن یا نص
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
baronial
U
مربوط به بارون
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
ameboid
U
مربوط به امیب
analitical
U
مربوط به تجزیه
anent
U
در مشارکت با مربوط به
anglian
U
مربوط به نژاد
larcenous
U
مربوط به دزدی
janitorial
U
مربوط به فراشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com