English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oceanographic U مربوط به اقیانوس شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanology U اقیانوس شناسی
oceanography U اقیانوس شناسی
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
climatological U مربوط به اب وهوا شناسی
serologic U مربوط به سرم شناسی
mineralogical U مربوط به معدن شناسی
entomological U مربوط به حشره شناسی
philatelic U مربوط به تمبر شناسی
microbiological U مربوط به میکروب شناسی
botanic U مربوط به علم گیاه شناسی
gemmological U مربوط به علم گوهر شناسی
geoscience U علوم مربوط به زمین شناسی
technologically U فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
technological U فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
physiognomical U مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
anthropological U وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
areodetic U مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
high seas <idiom> U اقیانوس
oceans U اقیانوس
ocean U اقیانوس
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
oceangoing U اقیانوس پیما
neptune U الهه اقیانوس
oceanpgraphy U اقیانوس نگاری
the indian ocean U اقیانوس هند
ocean floor U بستر اقیانوس
transoceanic U عبور از اقیانوس
oceanographer U اقیانوس شناس
ocean current U جریان اقیانوس
indian ocean U اقیانوس هند
seabed U بستر اقیانوس
pacific U اقیانوس ساکن
oceanography U شرح اقیانوس ها
oceanography U اقیانوس نگاری
archibenthal enviroment U ژرفمون اقیانوس
archibenthal enviroment U ژرفاگاه اقیانوس
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
oceanic troposphere U گرم -کره اقیانوس
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
oceanic troposphere U گرم - سپهر اقیانوس
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
archibenthal enviroment U محیط ژرف اقیانوس
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
oceanward U سوی اقیانوس یا دریا
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum U لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum U طبقه تاریک اقیانوس
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
benthal U وابسته به اعماق اقیانوس
benthic U وابسته به اعماق اقیانوس
transoceanic U در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
transatlantic U انطرف اقیانوس اطلس
interoceanic U ولقع در میان اقیانوس
raydit U رادار اقیانوس نگار
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
transpacific U وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
transpacific U واقع درانسوی اقیانوس ارام
ground swell U طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
shovelhead U کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
meadowlark U مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
saury U ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pampero U باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology U می شناسی شراب شناسی
atlantic U وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically U از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
vespertinal U مربوط به شب
apposite U مربوط
affined U مربوط
proper U مربوط
curatorial U مربوط به
related U مربوط
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
pertaining U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
coherent U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
as for U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
lineal U مربوط به خط
eight bit system U مربوط به یک
pertinent U مربوط
germane U مربوط
caprine U مربوط به بز
pertinent U مربوط به
relevant U مربوط
for U مربوط به
pertinenet U مربوط
expiratory U مربوط به زفیر
paratroop U مربوط به چتربازی
geriatric U مربوط به پیری
technologically U مربوط به فناوری
sartorial U مربوط به خیاطی
centenarian U مربوط به قرن
anglian U مربوط به نژاد
thematic U مربوط بموضوع
nuclear U مربوط به اتمی
centenarians U مربوط به قرن
bear on U مربوط بودن
typographic U مربوط به چاپ
feminine U مربوط به جنس زن
basal U مربوط به ته یابنیان
my U مربوط بمن
ameban U مربوط به امیب
shipboard U مربوط به ناو
bardic U مربوط به رامشگری
technological U مربوط به فناوری
arbitral U مربوط به حکمیت
vindicative U مربوط به توجیه
astro U مربوط به نجوم
villatic U مربوط به دهکده
as to U عطف به مربوط به
congressional U مربوط به کنگره
faunae U مربوط به جانوران
affiliate U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
yester U مربوط به دیروز
weaponary U مربوط به اسلحه
vehicular U مربوط به خودرو
futuristic U مربوط به اینده
climatic U مربوط به اب وهوا
operatic U مربوط به اپرا
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
affiliates U مربوط ساختن
affiliating U مربوط ساختن
vermian U مربوط به کرم
filiate U مربوط ساختن
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
speculative U مربوط به اندیشه
acrobatic U مربوط به بندبازی
versicular U مربوط به ایات
retired U مربوط به بازنشستگی
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
vespertine U مربوط به شب شبانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com