Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anthropophagous
U
مربوط به ادم خواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
usury
U
تنزیل خواری حرام خواری
despicability
U
خواری
abjectness
U
خواری
despicableness
U
خواری
abasement
U
خواری
contempt
U
خواری
abjectly
U
به خواری
abjection
U
خواری
dbasement
U
خواری
ignominy
U
افتضاح خواری
bribery
U
رشوه خواری
speculation
U
زمین خواری
herbivorous
U
گیاه خواری
mycophagy
U
سماروغ خواری
corruptness
U
رشوه خواری
mycophagy
U
قارچ خواری
necrophagia
U
مردار خواری
coprophagy
U
مدفوع خواری
coprophagia
U
مدفوع خواری
contemptibility
U
پستی خواری
binge
U
شراب خواری
binges
U
شراب خواری
phagocytosis
U
سلول خواری
phagocytosis
U
بیگانه خواری
cottuptness
U
رشوه خواری
scatophagy
U
نجاست خواری
histoloysis
U
بافت خواری
abasement
U
خواری طلبی
cannibalism
U
همنوع خواری
corruption
U
رشوه خواری
bacteriophagy
U
باکتری خواری
malleability
U
چکش خواری
khowar
U
زبان خواری
anthropophagy
U
ادم خواری
gombeen
U
حرام خواری
phagocytosis
U
یاخته خواری
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
malleability
U
خاصیت چکش خواری
ductility
U
قابلیت چکش خواری
to kiss the dust
U
به خواری وپستی تن دادن
geophagy
U
گل خوری زمین خواری
forgeable
U
قابلیت چکش خواری
Pica
[disorder]
U
هرزه خواری
[پزشکی]
malleability
U
قابلیت چکش خواری
mallcability
U
قابلیت چکش خواری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
malleability
U
باخاصیت چکش خواری نرمی
bribery
U
رشوه خواری پاره ستانی
phagocytize
U
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
incorruptibly
U
با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
muck rack
U
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
genet
U
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
corrupting
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupts
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt
U
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
germane
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
relevant
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
caprine
U
مربوط به بز
curatorial
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
as for
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
apposite
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
related
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
affined
U
مربوط
proper
U
مربوط
for
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
pertinent
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
goidelic
U
مربوط بسلت
polar
U
مربوط به قطب
hominoid
U
مربوط به بشر
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
verb
U
مربوط به صدا
mammary
U
مربوط به پستانداران
inspectional
U
مربوط به بازرسی
haemic
U
مربوط بخون
polar
U
مربوط به قط بها
Hellenic
U
مربوط به یونان
verbs
U
مربوط به صدا
janitorial
U
مربوط به فراشی
coherently
U
بطور مربوط
immunologic
U
مربوط به مصونیت
occupational
U
مربوط به شغل
personal
U
مربوط به کسی
irrelative
U
نا مربوط مطلق
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
astro
U
مربوط به نجوم
atomistic
U
مربوط به اتم
hydropic
U
مربوط به استسقاء
as to
U
عطف به مربوط به
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
insurrectional
U
مربوط به شورش
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
contiguous
U
مربوط بهم
horsy
U
مربوط به اسب
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
glyptic
U
مربوط به حکاکی
my
U
مربوط بمن
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
nuclear
U
مربوط به اتمی
anal
U
مربوط به مقعد
sartorial
U
مربوط به خیاطی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
capitular
U
مربوط بفصل
existential
U
مربوط به هستی
vehicular
U
مربوط به خودرو
caloric
U
مربوط به کالری
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
dictoral
U
مربوط به دکتری
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
cerebellar
U
مربوط به مخچه
thematic
U
مربوط بموضوع
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
geriatric
U
مربوط به پیری
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
technologically
U
مربوط به فناوری
congressional
U
مربوط به کنگره
technological
U
مربوط به فناوری
computational
U
مربوط به یک محاسبه
speculative
U
مربوط به اندیشه
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
affiliated
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
futuristic
U
مربوط به اینده
basal
U
مربوط به ته یابنیان
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
genethliac
U
مربوط به طالع
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
climatic
U
مربوط به اب وهوا
bear on
U
مربوط بودن
divisional
U
مربوط به تقسیم
affiliate
U
مربوط ساختن
domiciliary
U
مربوط به خانه
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
c
U
مربوط به کامپیوتر
brumal
U
مربوط به زمستان
astrological
U
مربوط به نجوم
britannic
U
مربوط به بریتانیا
parental
U
مربوط به والدین
aesthetic
U
مربوط به علم
expiratory
U
مربوط به زفیر
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
aesthetically
U
مربوط به علم
operatic
U
مربوط به اپرا
glossal
U
مربوط به زبان
larcenous
U
مربوط به دزدی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com