Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
achaean
U
مربوط به اخائیه
achaian
U
مربوط به اخائیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
lineal
U
مربوط به خط
affined
U
مربوط
related
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
vespertinal
U
مربوط به شب
pertinent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
proper
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
coherent
U
مربوط
for
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
apposite
U
مربوط
germane
U
مربوط
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
goidelic
U
مربوط بسلت
churchly
U
مربوط به کلیسا
glyptic
U
مربوط به حکاکی
glossal
U
مربوط به زبان
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
coherently
U
بطور مربوط
cerebellar
U
مربوط به مخچه
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
affiliates
U
مربوط ساختن
c
U
مربوط به کامپیوتر
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
hydropic
U
مربوط به استسقاء
thermal
U
مربوط به گرما
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
caloric
U
مربوط به کالری
horsy
U
مربوط به اسب
hominoid
U
مربوط به بشر
capitular
U
مربوط بفصل
polar
U
مربوط به قط بها
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
mammary
U
مربوط به پستانداران
garlicky
U
مربوط به سیر
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
personal
U
مربوط به کسی
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
polar
U
مربوط به قطب
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
fistulous
U
مربوط به ناسور
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
domiciliary
U
مربوط به خانه
communist
U
مربوط به کمونیسم
computational
U
مربوط به یک محاسبه
operatic
U
مربوط به اپرا
genethliac
U
مربوط به طالع
occupational
U
مربوط به شغل
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
futuristic
U
مربوط به اینده
verb
U
مربوط به صدا
vehicular
U
مربوط به خودرو
haemic
U
مربوط بخون
verbs
U
مربوط به صدا
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
contiguous
U
مربوط بهم
brumal
U
مربوط به زمستان
Americans
U
مربوط بامریکا
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
acetarious
U
مربوط به سالاد
adulterous
U
مربوط به زنا
ameba
U
مربوط به امیب
astrological
U
مربوط به نجوم
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
fractional
U
مربوط به بخشها
commercial
U
مربوط به تجارت
nasal
U
مربوط به بینی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
textual
U
مربوط به متن یا نص
baronial
U
مربوط به بارون
American
U
مربوط بامریکا
military
U
مربوط به نظام
fractional
U
مربوط به بخشهایی
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
familial
U
مربوط به خانواده
concern
U
مربوط بودن به
municipal
U
مربوط به شهرداری
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
ameban
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
atomistic
U
مربوط به اتم
technologically
U
مربوط به فناوری
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
bardic
U
مربوط به رامشگری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
britannic
U
مربوط به بریتانیا
retired
U
مربوط به بازنشستگی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
existential
U
مربوط به هستی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
bear on
U
مربوط بودن
anal
U
مربوط به مقعد
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
anglian
U
مربوط به نژاد
congressional
U
مربوط به کنگره
sartorial
U
مربوط به خیاطی
anent
U
در مشارکت با مربوط به
analitical
U
مربوط به تجزیه
ammino
U
مربوط به امونیاک
ameboid
U
مربوط به امیب
thematic
U
مربوط بموضوع
nuclear
U
مربوط به اتمی
centenarians
U
مربوط به قرن
arteriovenous
U
مربوط به رگها
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
affiliating
U
مربوط ساختن
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
yester
U
مربوط به دیروز
villatic
U
مربوط به دهکده
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
self-
U
مربوط به خود
connect
U
مربوط کردن
versicular
U
مربوط به ایات
ghostly
U
مربوط به روح
connects
U
مربوط کردن
vermian
U
مربوط به کرم
facial
U
مربوط به صورت
typographic
U
مربوط به چاپ
procephalic
U
مربوط به جلو سر
pertian
U
مربوط بودن
communists
U
مربوط به کمونیسم
woodsy
U
مربوط به جنگل
weaponary
U
مربوط به اسلحه
vindicative
U
مربوط به توجیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com