English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vestibular U اتاق کوچک بدن
cabin U اتاق کوچک قایق
cabins U اتاق کوچک قایق
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
premolar U مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
room mate U هم اتاق
chamber U اتاق
room U اتاق
chambers U اتاق
rooms U اتاق
Room 123 U اتاق 123
studios U اتاق کار
studio U اتاق کار
long gallery U اتاق طویل
sitting-rooms U اتاق نشیمن
surgery U اتاق جراحی
keeping-room U اتاق نشیمن
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
operations room U اتاق عملیات
linoleum U مشمع کف اتاق
sickrooms U اتاق بیمار
dortour U اتاق خواب
dorter U اتاق خواب
sickroom U اتاق بیمار
sitting room U اتاق نشیمن
sitting-room U اتاق نشیمن
batten U [تخته ی کف اتاق ]
a double room U یک اتاق دو نفره
chamber of commerce U اتاق تجارت
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
a single room U یک اتاق یک نفره
waiting-room U اتاق انتظار
assmbly-room U اتاق همایش
ante-chamber U اتاق انتظار
chamber of trade U اتاق تجارت
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
undercroft U اتاق کلیسا
clearing house U اتاق تهاتر
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
spence U اتاق ناهارخوری
spense U اتاق ناهارخوری
toolroom U اتاق ابزار
roomful U بقدر یک اتاق پر
houseroom U اتاق خانه
clearing houses U اتاق تهاتر
vacuum chamber U اتاق خلاء
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
room temperature U دمای اتاق
war room U اتاق جنگ
wheelhouse U اتاق سکان
wheelhouses U اتاق سکان
war room U اتاق عملیات
snow cave U اتاق برفی
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
common room U اتاق استادان
common rooms U اتاق استادان
common joist U تیر کف اتاق
tearoom U اتاق چای
reception room U اتاق انتظار
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception rooms U اتاق انتظار
surgeries U اتاق جراحی
living rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
reception room U اتاق پذیرایی
reading rooms U اتاق قرائت
newsrooms U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
distorted room U اتاق خطاانگیز
newsrooms U اتاق نودادنگاری
studding U ارتفاع اتاق
newsroom U اتاق خبر
reading room U اتاق قرائت
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
halls U اتاق بزرگ دالان
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
undercroft U اتاق زیر زمینی
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
playrooms U اتاق بازی کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
Br U مخفف اتاق خواب
workroom U اتاق کار کارگاه
hall U اتاق بزرگ دالان
enclosure U اتاق راهبان [دین]
chambers U اتاق خواب خوابگاه
workshops U اتاق کار کارگاه
vestry U اتاق دعا رخت کن
vestries U اتاق دعا رخت کن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
workshop U اتاق کار کارگاه
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
chamber U اتاق خواب خوابگاه
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
The room was tastefully decorated with flowers . U اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
europen plan U نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
hanging U [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com