Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
climatic
U
مربوط به اب وهوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
climatological
U
مربوط به اب وهوا شناسی
Other Matches
clime
U
اب وهوا
skies
U
اب وهوا
climates
U
اب وهوا
climate
U
اب وهوا
sky
U
اب وهوا
climes
U
اب وهوا
climatologist
U
متخصص اب وهوا
climatology
U
اب وهوا شناسی
climatotherapy
U
معالجه با اب وهوا
spall
U
خرد شدن سنگهادراثر اب وهوا
The badness of the climate is immaterial.
U
بدی آب وهوا مطرح نیست
weatherworn
U
فرسوده در اثر باد و باران وهوا
aerodynamicist
U
متخصص در علم حرکت گاز وهوا
set in
<idiom>
U
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
eight bit system
U
مربوط به یک
vespertinal
U
مربوط به شب
curatorial
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
coherent
U
مربوط
related
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
as for
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
hydraulic
U
مربوط به اب
cretaceous
U
مربوط به گچ
irrelevant
U
نا مربوط
affined
U
مربوط
for
U
مربوط به
germane
U
مربوط
apposite
U
مربوط
proper
U
مربوط
coherently
U
بطور مربوط
occupational
U
مربوط به شغل
collegial
U
مربوط به دانشکده
verb
U
مربوط به صدا
verbs
U
مربوط به صدا
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
personal
U
مربوط به کسی
glossal
U
مربوط به زبان
churchly
U
مربوط به کلیسا
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
haemic
U
مربوط بخون
goidelic
U
مربوط بسلت
cerebellar
U
مربوط به مخچه
glyptic
U
مربوط به حکاکی
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
expiratory
U
مربوط به زفیر
genethliac
U
مربوط به طالع
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
dictoral
U
مربوط به دکتری
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
fistulous
U
مربوط به ناسور
filiate
U
مربوط ساختن
mammary
U
مربوط به پستان
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
contiguous
U
مربوط بهم
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
mammary
U
مربوط به پستانداران
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
faunae
U
مربوط به جانوران
ameboid
U
مربوط به امیب
ceremonials
U
مربوط به جشن
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
adulterous
U
مربوط به زنا
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
ceremonial
U
مربوط به جشن
baronial
U
مربوط به بارون
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
acetarious
U
مربوط به سالاد
familial
U
مربوط به خانواده
municipal
U
مربوط به شهرداری
concern
U
مربوط بودن به
textual
U
مربوط به متن یا نص
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional
U
مربوط به بخشها
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
nasal
U
مربوط به بینی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
commercial
U
مربوط به تجارت
concerns
U
مربوط بودن به
dependent
U
مربوط محتاج
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
military
U
مربوط به نظام
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
ammino
U
مربوط به امونیاک
retired
U
مربوط به بازنشستگی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
technologically
U
مربوط به فناوری
anal
U
مربوط به مقعد
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
existential
U
مربوط به هستی
c
U
مربوط به کامپیوتر
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
sartorial
U
مربوط به خیاطی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
anglian
U
مربوط به نژاد
astrological
U
مربوط به نجوم
anent
U
در مشارکت با مربوط به
congressional
U
مربوط به کنگره
archival
U
مربوط به بایگانی
thematic
U
مربوط بموضوع
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
arteriovenous
U
مربوط به رگها
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
analitical
U
مربوط به تجزیه
paratroop
U
مربوط به چتربازی
pertian
U
مربوط بودن
villatic
U
مربوط به دهکده
sensorimotor
U
مربوط به حس حرکت
histrionic
U
مربوط به نمایش
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...