Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phraseological
U
مربوط بعبارت سازی تقریری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
virtual
U
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
opto electronics
U
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to wit
U
بعبارت دیگر
scilicet
U
بعبارت دیگر
In our other words.
U
بعبارت دیگر
phrase
U
پندوامثال بعبارت دراوردن
phrased
U
پندوامثال بعبارت دراوردن
he phrased it politely
U
بعبارت مودبانه انرادراورد
phrases
U
پندوامثال بعبارت دراوردن
CD DA
U
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD audio
U
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
eight bit system
U
مربوط به یک
as for
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
pertaining
U
مربوط به
for
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
condequent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
germane
U
مربوط
related
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
pertinent
U
مربوط
apposite
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
correspondents
U
مربوط به
affined
U
مربوط
proper
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
relevant
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
to be in rapport
U
مربوط بودن
villatic
U
مربوط به دهکده
vindicative
U
مربوط به توجیه
affiliates
U
مربوط ساختن
to the point
U
مربوط بموضوع
to have connexion with
U
مربوط بودن با
organizational
U
مربوط به سازمان
to be
U
مربوط باینده
facial
U
مربوط به صورت
filiate
U
مربوط ساختن
left wing
U
مربوط به جناح چپ
faunae
U
مربوط به جانوران
senile
U
مربوط به پیری
thallous
U
مربوط به تالیوم
postal
U
مربوط به پست
expiratory
U
مربوط به زفیر
connect
U
مربوط کردن
bears
U
مربوط بودن
affiliated
U
مربوط ساختن
mathematical
U
مربوط به ریاضیات
subsistence
U
مربوط به زیست
dictoral
U
مربوط به دکتری
operatic
U
مربوط به اپرا
communist
U
مربوط به کمونیسم
typographic
U
مربوط به چاپ
communists
U
مربوط به کمونیسم
prospective
U
مربوط به اینده
bear
U
مربوط بودن
parental
U
مربوط به والدین
vermian
U
مربوط به کرم
climatic
U
مربوط به اب وهوا
versicular
U
مربوط به ایات
domiciliary
U
مربوط به خانه
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
vehicular
U
مربوط به خودرو
divisional
U
مربوط به تقسیم
futuristic
U
مربوط به اینده
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
connects
U
مربوط کردن
affiliate
U
مربوط ساختن
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
tutorial
U
مربوط به قیمومت
photo-
U
مربوط به نور
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
shipboard
U
مربوط به ناو
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
avuncular
U
مربوط بدایی
thermal
U
مربوط به گرما
larcenous
U
مربوط به دزدی
materials
U
مربوط جسم
material
U
مربوط جسم
posts
U
مربوط به پست
posted
U
مربوط به پست
post-
U
مربوط به پست
post
U
مربوط به پست
irrelative
U
نا مربوط مطلق
insurrectional
U
مربوط به شورش
dictatorial
U
مربوط به دیکتاتور
narcotic
U
مربوط به موادمخدره
treats
U
مربوط بودن به
tutorials
U
مربوط به قیمومت
professorate
U
مربوط به استادی
procephalic
U
مربوط به جلو سر
histrionic
U
مربوط به نمایش
pyrotechnic
U
مربوط به فن اتشبازی
pyric
U
مربوط به سوختن
quadrantal
U
مربوط به تراز
pertian
U
مربوط بودن
self-
U
مربوط به خود
pertain to
U
مربوط بودن به
ghostly
U
مربوط به روح
paratroop
U
مربوط به چتربازی
ovarial
U
مربوط به تخمدان
osteal
U
مربوط باستخوان
numerical
U
مربوط به اعداد
treat
U
مربوط بودن به
treated
U
مربوط بودن به
coherently
U
بطور مربوط
inspectional
U
مربوط به بازرسی
occupational
U
مربوط به شغل
mammary
U
مربوط به پستان
superciliary
U
مربوط به ابرو
genethliac
U
مربوط به طالع
garlicky
U
مربوط به سیر
synergistic
U
مربوط به همکاری
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
graphic
U
مربوط به نقاشی
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
bawdy
U
مربوط به جاکشی
fistulous
U
مربوط به ناسور
residential
U
مربوط به اقامت
janitorial
U
مربوط به فراشی
testamentary
U
مربوط به وصیتنامه
mammary
U
مربوط به پستانداران
substantival
U
مربوط به اسم
glossal
U
مربوط به زبان
sensorimotor
U
مربوط به حس حرکت
verb
U
مربوط به صدا
verbs
U
مربوط به صدا
immunologic
U
مربوط به مصونیت
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
personal
U
مربوط به کسی
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com