English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
communism U مرام اشتراکی کمونیسم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communism U مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
communist U طرفدار مرام اشتراکی
communist U دارای مرام اشتراکی
communists U طرفدار مرام اشتراکی
communists U دارای مرام اشتراکی
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
to little up to one's principl U اصول و مرام خود را اجراکردن موافق مرام خودزیستن
communalism U کمونیسم
communism U کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
platforms U مرام
ideology U مرام
unscrupulous U بی مرام
platform U مرام
aimless U بی مرام
bad principled U بد مرام
intent U مرام
ideologies U مرام
unprincipled U بی مرام
shyster U بی مرام
communism U کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
driftless U بی مرام بی اراده
tenet U اصول مرام
principle U قاعده کلی مرام
sell to pass U خیانت به مرام دسته خودکردن
principle U مرام اخلاقی قاعده کلی
sell the pass U خیانت به مرام دسته خودکردن
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
live up to one's principles U موافق مرام خود رفتار کردن
collective U اشتراکی
communal U اشتراکی
communally U اشتراکی
collectivize U اشتراکی کردن
collectivism U نظام اشتراکی
collectivization U اشتراکی کردن
joint ownership U مالکیت اشتراکی
long-house U مسکن اشتراکی
joint insurance U بیمه اشتراکی
cotenancy U اجاره اشتراکی
communize U اشتراکی کردن
communalism U سیستم اشتراکی
common library U کتابخانه اشتراکی
communalize U اشتراکی کردن
shared file U فایل اشتراکی
shared resource U منطق اشتراکی
timeshared U با وقت اشتراکی
collective farm U مزرعه اشتراکی
commonest U مشترک اشتراکی
pools U تصحیلات اشتراکی
socialism U نظام اشتراکی
commoners U مشترک اشتراکی
common U مشترک اشتراکی
collective U اشتراکی اجتماعی
communism U اصول اشتراکی
communism U نظام اشتراکی
pool U تصحیلات اشتراکی
communalist U اشتراکی گرای
pooled U تصحیلات اشتراکی
kibbutzes U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutz U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
cenobitism U زندگی اشتراکی درخانقاه
timeshare U اشتراکی کردن وقت
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
leninism U عقاید اشتراکی لنین
collectivism U اجرای اصول اشتراکی درزندگی
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
phalanstery U جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
coenobite U راهبی که دارای زندگی اشتراکی است
communing U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communization U متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
communed U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
to sign up for something U نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
scheduling U روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
scheduler U برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com