English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phase of smoke U مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
smokey the bear U وسیله تولید پرده دود در هلی کوپتر
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
membranaceous U دارای غشاء پرده پرده غشایی
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
tone and semitone U پرده ونیم پرده
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
sequence U مراحل
phasing U مراحل
sequences U مراحل
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
sequence U مراحل کار
incunabula U مراحل اولیه
sequences U مراحل کار
phasing U مراحل عملیات
phasess of development U مراحل توسعه
the four last things U مراحل چهارگانه
budget process U مراحل بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
tringle U چوب پرده میل پرده چوب دیرک
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
phases of life U مراحل یاشئون زندگی
incipient stages U مراحل نخستین یا ابتدائی
logic U مراحل و تصمیمات و ارتباطات
processes U مراحل مختلف چیزی
stages of economic growth U مراحل رشد اقتصادی
stages U مراحل مختلف یک موشک
stage U مراحل مختلف یک موشک
phase difference U اختلاف مراحل عملیات
process U مراحل مختلف چیزی
metaphse U یکی از مراحل تقسیم پس گاه
military planning process U مراحل طرح ریزی نظامی
macro U نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
outlining U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
outlines U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
execute U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
executes U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
take off U خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
blade tracking U مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
fetch U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
fetched U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetches U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
instar U حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
charts U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
sort effort U تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
charting U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
pipelines U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipeline U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
approved data U سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
staple U [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
multisession compatible U که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
unreserved U بی پرده
bluntly U بی پرده
straightforwardly U بی پرده
franked U بی پرده
patagium U پرده
blind U پرده
tympanon U پرده
frankest U بی پرده
veils U پرده
veil U پرده
blunted U بی پرده
blunter U بی پرده
mantle U پرده
straight out U بی پرده
bluntest U بی پرده
franks U بی پرده
plain spoken U بی پرده
blunts U بی پرده
blunt U بی پرده
blinds U پرده
palled U پرده
tympan U پرده
pecten U پرده
membrane U پرده
membranes U پرده
blinded U پرده
pall U پرده
franking U بی پرده
blunting U بی پرده
palling U پرده
purdah U پرده
diaphragms U پرده
franker U بی پرده
diaphragm U پرده
straightforward U بی پرده
hangings U پرده
outspokenly U بی پرده
curtains U پرده
screen U پرده
straight U بی پرده
door curtain U پرده در
door curtain U پرده
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U در پس پرده
fin footed U پرده پا
mantles U پرده
free spoken U بی پرده
pert U بی پرده
straightest U بی پرده
painting U پرده
paintings U پرده
straighter U بی پرده
screened U پرده
vane U پرده
screening, screenings U پرده
palls U پرده
backstage U در پس پرده
window shade U پرده
screens U پرده
frank U بی پرده
vanes U پرده
smokescreen U پرده
velum U پرده
uninhibited U بی پرده
accelerators U ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
frankest U بی پرده حرف زن رک
frank U بی پرده حرف زن رک
hymenoptera U پرده بالان
franker U بی پرده حرف زن رک
endocardium U پرده درونی دل
endoderm U پرده درونی
panel code U کد پرده مخابرات
entracte U میان پرده
foreshortening U پرده ازروبرو
franked U بی پرده حرف زن رک
diaphrgam U میان پرده
eardrum U پرده گوش
palmated U پرده دار
eardrums U پرده گوش
eardrums U پرده صماخ
eardrum U پرده صماخ
diaphragms U میان پرده
tableaux U پرده نقاشی
marking panel U پرده شناسایی
marking panel U پرده مخابرات
tableaus U پرده نقاشی
webbed U پرده دار
franks U بی پرده حرف زن رک
franking U بی پرده حرف زن رک
lambrequin U یا روی پرده
maidenhead U پرده بکارت
light screen U پرده نور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com