Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
respect
U
مراجعه احترام
respects
U
مراجعه احترام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
referrals
U
مراجعه
look up
U
مراجعه
briefless
U
بی مراجعه
recourse
U
مراجعه
referral
U
مراجعه
sick call
U
مراجعه به بهداری
references
U
مراجعه رجوع
referable
U
مراجعه کردنی
lookup table
U
جدول مراجعه
lookup function
U
عمل مراجعه
refer
U
مراجعه کردن
table look up
U
مراجعه به جدول
cross-references
U
مراجعه متقابل
without recourse
U
بدون حق مراجعه
cross-reference
U
مراجعه متقابل
cross reference
U
مراجعه متقابل
refers
U
مراجعه کردن
referred
U
مراجعه کردن
reference
U
مراجعه رجوع
recourse
U
مراجعه کردن به
appellable
U
قابل مراجعه
confers
U
مراجعه کردن
confer
U
مراجعه کردن
conferred
U
مراجعه کردن
conferring
U
مراجعه کردن
haunts
U
خطور مراجعه مکرر
haunt
U
خطور مراجعه مکرر
plebiscites
U
مراجعه باراء عمومی
plebiscite
U
مراجعه باراء عمومی
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
chain
U
مراجعه کنید به CATENA
referential
U
مورد مراجعه ارجاعی
referenda
U
مراجعه بارا عمومی
referendum
U
مراجعه بارا عمومی
referendums
U
مراجعه بارا عمومی
referent
U
مورد مراجعه ارجاعی
rub out
U
مراجعه شود به GRASG
res
U
مراجعه شود به Resolation
supra
U
بفوق مراجعه شود
vide infra
U
مراجعه شود به زیر
reference
U
مراجعه و رجوع کردن
vide supra
U
مراجعه شود به بالا
poll
U
مراجعه به اراء عمومی
references
U
مراجعه و رجوع کردن
polls
U
مراجعه به اراء عمومی
polled
U
مراجعه به اراء عمومی
turn to
U
عطف توجه مراجعه
greetings
U
احترام
disrespectable
U
بی احترام
ennoblement
U
احترام
honor
U
احترام
honourableness
U
احترام
reverence
U
احترام
curtseying
U
احترام
curtsied
U
احترام
curtsies
U
احترام
tributes
U
احترام
tribute
U
احترام
reverently
U
با احترام
regard
U
احترام
regarded
U
احترام
regards
U
احترام
greeting
U
احترام
curtsying
U
احترام
curtsy
U
احترام
obeisances
U
احترام
worshipless
U
بی احترام
revered
U
احترام
curtsey
U
احترام
respectability
U
احترام
reveres
U
احترام
reverentially
U
با احترام
revering
U
احترام
respectfulness
U
احترام
obeisance
U
احترام
revere
U
احترام
to resort to referendum
U
بافکار عمومی مراجعه کردن
door step selling
U
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
referred
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
disc
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
rubber banding
U
مراجعه شود به GLASTIC BANDING
discs
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
refer
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
refers
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
salutes
U
احترام گذاشتن
salutes
U
احترام نظامی
saluting
U
احترام نظامی
saluted
U
احترام نظامی
to the color
U
شیپور احترام
salute
U
احترام نظامی
salute
U
احترام گذاشتن
venerability
U
احترام ارجمندی
saluted
U
احترام گذاشتن
venerableness
U
احترام ارجمندی
homage
U
ادای احترام
saluting
U
احترام گذاشتن
venerator
U
احترام کننده
self esteem
U
احترام بنفس
guard of honor
U
گارد احترام
hand salute
U
احترام با دست
hold in respect
U
احترام گذاشتن به
honor
U
احترام کردن به
in deference to
U
به پاس احترام
self respect
U
احترام بخود
to look up
U
احترام گذرادن
to hold in respect
U
احترام گزاردن به
to hold in respect
U
احترام کردن
worshipful
U
شایسته احترام
As a mark of respect ( esteem) .
U
بعلامت احترام
look up to
<idiom>
U
احترام گذاشتن به
piping the side
U
احترام با سوت
honouring
U
احترام کردن به
honoured
U
احترام کردن به
veneration
U
احترام نیایش
deference
U
تمکین احترام
greeting
U
احترام کننده
greetings
U
احترام کننده
honour
U
احترام کردن به
respects
U
احترام گذاشتن به
respectable
U
قابل احترام
honors
U
احترام کردن به
honored
U
احترام کردن به
respect
U
احترام گذاشتن به
irreverence
U
عدم احترام
honoring
U
احترام کردن به
irrespective
U
احترام نگذار
honours
U
احترام کردن به
respectful
U
پر احترام ابرومند
deferential
U
از روی احترام
reverence
U
احترام گذاردن
electronically
U
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
pollster
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
dynamically
U
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
open court
U
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
pollsters
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
dynamic
U
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
honorable
U
لایق احترام شرافتمندانه
to do make or pay obeisance to
U
بکسی احترام گزاردن
violate
U
هتک احترام کردن
revering
U
احترام گذارندن حرمت
respectfulness
U
رعایت احترام وادب
revered
U
احترام گذارندن حرمت
revere
U
احترام گذارندن حرمت
pipe the side
U
تجمع گارد احترام
In deference to public opinion.
U
به احترام افکار عمومی
officer of the guard
U
افسر گارد احترام
national salute
U
احترام به پرچم ملی
violated
U
هتک احترام کردن
violates
U
هتک احترام کردن
esteemed
U
فرد مورد احترام
to do homage
U
ادای احترام کردن
reveres
U
احترام گذارندن حرمت
respect
U
احترام محترم شمردن
respects
U
احترام محترم شمردن
to the color
U
شیپور احترام پرچم
to pay homage
U
ادای احترام کردن
to render homage
U
ادای احترام کردن
venerable
U
قابل احترام ارجمند
venerating
U
ستایش و احترام کردن
interment flag
U
پرچم احترام شهدا
venerate
U
ستایش و احترام کردن
estimably
U
بطور قابل احترام
respect
[for somebody or something]
U
احترام
[به کسی یا چیزی]
venerates
U
ستایش و احترام کردن
venerated
U
ستایش و احترام کردن
returns
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
referee in case of need
U
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
rogation
U
تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
filing system
U
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
unshielded twisted pair cable
U
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
take medical a
U
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
history
U
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
histories
U
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
returning
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
cross-references
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
return
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
cross-reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
side honors
U
مراسم ادای احترام در میزپاس
time honored
U
مورد احترام بعلت قدمت
side boy
U
گارد احترام میز پاس
stand in awe of
<idiom>
U
احترام قائل شدن برای
defers
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
a person of high standing
U
آدمی بالا مقام
[پر احترام]
pipe the side
U
فرمان تجمع گارد احترام
to do homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
deferring
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
defer
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
to pay homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
to render homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
irreverend
U
ناشایسته برای احترام گذاری
refer to drawer
U
بحواله کننده مراجع شود بکشنده مراجعه کنید
electrostatic
U
مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
to hold somebody in esteem
U
برای کسی احترام قائل شدن
national salute
U
شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
Ferdowsi is held in the greatest respect.
U
فردوسی مورد احترام فراوان است
You must have respect for your promises.
U
باید بقول خودتان احترام بگذارید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com