English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
management graphics U مدیریت گرافیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
interactive graphics U نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
graphic U گرافیک
graphics U گرافیک
graphics, business U گرافیک
calligraphic graphics U گرافیک خطاطی
color graphics U گرافیک رنگی
road movement graph U گرافیک راهپیمایی
analytical graphics U گرافیک تحلیلی
passive graphics U گرافیک منفعل
low res graphics U گرافیک با وضوح پایین
turtle graphics U گرافیک لاک پشتی
graph U نقشه هندسی گرافیک
extends U گرافیک و نشانه ها است
graphs U نقشه هندسی گرافیک
extending U گرافیک و نشانه ها است
extend U گرافیک و نشانه ها است
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
rounding U ایجاد دید بهتر در گرافیک
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
printed U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
prints U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
zooming U بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
MCGA U استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
Hewlett Packard U مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
ncga U Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
presentation graphics U گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
cad/cam U گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
targets U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetted U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetting U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
colours U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
targeted U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
colour U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
target U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
multimedia U ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
conceals U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
tone U درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
multicolour U استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
sprite U شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
targeting U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
tones U درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
conceal U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
bit map U ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
graphs U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
presentation manager U واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
graph U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
paddles U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
target array U نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
paddling U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddle U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
hercules graphics adapter U استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
swim U گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
handle U نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handles U نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
filed U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
swims U گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
menage U مدیریت
directorates U مدیریت
directorate U مدیریت
administratorship U مدیریت
managership U مدیریت
generalship U مدیریت
leadership U مدیریت
superintendence U مدیریت
managements U مدیریت
management U مدیریت
matronage U مدیریت
directorship U مدیریت
administrations U مدیریت
conductorship U مدیریت
directorships U مدیریت
administration U مدیریت
stage direction U مدیریت
spline U در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
graphic U زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
Quantel U شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
desktop U در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
managerial economics U اقتصاد مدیریت
monopoly management U مدیریت انحصاری
ownership and management U مالکیت و مدیریت
maladministration U سوء مدیریت
interlocking directorate U مدیریت واحد
inventory management U مدیریت موجودی
job management U مدیریت برنامه
materials management U مدیریت مواد
management system U سیستم مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
management science U علم مدیریت
materiel management U مدیریت اماد
management report U گزارش مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
management expenses U مخارج مدیریت
industrial management U مدیریت صنعتی
materiel cognizance U مدیریت کالاها
supply management U مدیریت عرضه
superintendency U ریاست مدیریت
task management U مدیریت وفیفه
superintendence U ریاست مدیریت
setup <idiom> U مدیریت داشتن
trust U مدیریت امانی
trusted U مدیریت امانی
trusts U مدیریت امانی
file management U مدیریت فایل
system mangement U مدیریت سیستم
data management U مدیریت داده ها
demand management U مدیریت تقاضا
file management U مدیریت پرونده ها
file management U مدیریت پرونده
facilities management U مدیریت امکانات
task management U مدیریت کار
educational administration U مدیریت اموزشی
scientific management U مدیریت علمی
run the show U مدیریت کردن
resource management U مدیریت منبع
career management U مدیریت مشاغل
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
pyramiding U مدیریت واحد
foremanship U مدیریت سرکارگری
production management U مدیریت تولید
postal directory U مدیریت پست
concurrency management U مدیریت همزمانی
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U مدیریت استخدام
directorates U مقام مدیریت
directorate U مقام مدیریت
financial management U مدیریت مالی
materiel management U مدیریت اقلام
configuration management U مدیریت پیکربندی
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing U روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
language U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
bells and whistles U یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
file management program U برنامه مدیریت فایل
dm U مدیریت داده هاanagement
database management U مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
input/output U مدیریت و کنترل میکند
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
flow U مدیریت جریان داده
flowed U مدیریت جریان داده
flows U مدیریت جریان داده
spatial data management U مدیریت داده فضایی
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
direct U مدیریت یا سازمان دهی
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
frameworks U مدیریت پایگاه داده
framework U مدیریت پایگاه داده
project management program U برنامه مدیریت پروژه
project management system U سیستم مدیریت پروژه
top level management U مدیریت سطح بالا
middle level management U مدیریت سطح متوسط
lower level management U مدیریت سطح پایین
letters of administration U سند مدیریت ترکه
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
wildlife management U مدیریت حیات وحش
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
extends U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
extend U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
startup screen U متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
monochrome U صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com