Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
authority
U
مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
anonym
U
نویسندهء گمنام
anonyme
U
نویسندهء گمنام
apologist
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
apologists
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
diarists
U
نویسندهء دفتر خاطرات روزانه
autobiographer
U
نویسندهء شرح حال خود
diarist
U
نویسندهء دفتر خاطرات روزانه
deuteronomic
U
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
documentaries
U
سندی مدرکی
documental
U
سندی مدرکی
documentary
U
سندی مدرکی
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
to forge a document
U
سندی راجعل کردن
to fabricate a document
U
سندی راجعل کردن
underwrite
U
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrote
U
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrites
U
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwriting
U
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
underwritten
U
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
holocaust
U
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
holocausts
U
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
presents
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
present
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presenting
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
proof of debt
U
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
bond
U
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
responsible
U
معتبر
creditable
U
معتبر
creditor
U
معتبر
valid
U
معتبر
liable
U
معتبر
credible
U
معتبر
standing
U
معتبر
substantial
U
معتبر
trusty
U
معتبر
authentic
U
معتبر
inviolate
U
معتبر
authentical
U
معتبر
authoritative
U
معتبر
of good standing
U
معتبر
of reputation
U
معتبر
well thought of
U
معتبر
well-thought-of
U
معتبر
fiduciary
U
معتبر
dow
U
معتبر بودن
faithworthy
U
امین معتبر
to be valid
U
معتبر بودن
good and svfficient bail
U
ضامن معتبر
hold good
U
معتبر بودن
man of credit
U
شخص معتبر
accredited
U
مجاز معتبر
man of crdit
U
شخص معتبر
to count
[as]
U
معتبر بودن
to hold water
U
معتبر بودن
accrediting
U
معتبر شناختن
validated
U
معتبر ساختن
accredit
U
معتبر شناختن
validates
U
معتبر ساختن
valid assumptions
U
فروض معتبر
accredits
U
معتبر شناختن
validating
U
معتبر ساختن
hard currencies
U
ارز معتبر
good
U
پاک معتبر
validate
U
معتبر ساختن
reliable
U
معتبر قابل اتکا
validation
U
تایید معتبر سازی
reputably
U
بطور معتبر یا مشهور
endorser
U
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
credible
<adj.>
U
قابل اعتبار
[معتبر]
[اقتصاد]
good
U
معتبر موجه نسبتا" زیاد
time out
U
معتبر نبودن پس از یک دوره زمانی
accredit
U
معتبر ساختن اختیار دادن
accrediting
U
معتبر ساختن اختیار دادن
accredits
U
معتبر ساختن اختیار دادن
not valid abroad
U
در خارج
[از کشور]
معتبر نیست
to keep an oath inviolate
U
معتبر نگه داشتن سوگند
validity
U
نفوذ قوت قانونی معتبر بودن
general act
U
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
lead
U
مدرک
leads
U
مدرک
clue
U
مدرک
clues
U
مدرک
written evidence
U
مدرک
vouchers
U
مدرک
muniment
U
مدرک
voucher
U
مدرک
document
U
مدرک
naked
U
بی مدرک
percipient
U
مدرک
evidence
U
مدرک
documenting
U
مدرک
documented
U
مدرک
perceptive
U
مدرک
proof
U
مدرک
deeds
U
مدرک
adminicle
U
مدرک
reference
[testimonial]
U
مدرک
report
U
مدرک
deed
U
مدرک
mark
U
مدرک
certificate
[official document]
U
مدرک
evidence
U
مدرک
grade
U
مدرک
attestation
U
مدرک
proofs
U
مدرک
europatents
U
اختراع ثبت شده که دراروپا معتبر میباشد
document processing
U
پردازش مدرک
document format
U
قالب مدرک
physical record
U
مدرک مادی
certificate of capacity
U
مدرک شایستگی
testimonies
U
تصدیق مدرک
master document
U
مدرک اصلی
proof
U
نشانه مدرک
proofs
U
نشانه مدرک
end of record
U
انتهای مدرک
endnote
U
پایان مدرک
bachelor's degree
U
مدرک لیسانس
record format
U
قالب مدرک
record length
U
درازای مدرک
witnesses
U
شاهد مدرک
witnessed
U
شاهد مدرک
authentic document
U
مدرک اصلی
conclusive evidence
U
مدرک قاطع
witness
U
شاهد مدرک
document format
U
فرمت مدرک
label record
U
مدرک برچسب
evidence of the corpus
U
مدرک جرم
witnessing
U
شاهد مدرک
logical record
U
مدرک منطقی
testimony
U
تصدیق مدرک
lost document
U
مدرک گم شده
record
U
سابقه مدرک
writing
U
مدرک
[سند ]
big five
U
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
validation
U
بررسی انجام شده برای معتبر بودن داده
record
U
مدرک ثبت کردن
variable length record
U
مدرک با طول متغیر
record
U
مدرک کتبی سابقه
document base font
U
فونت پایه مدرک
announcing
U
اشکارکردن مدرک دادن
announces
U
اشکارکردن مدرک دادن
announced
U
اشکارکردن مدرک دادن
announce
U
اشکارکردن مدرک دادن
probational
U
ارائه مدرک ودلیل
documentation
U
مدرک یا مدارک اسناد
record layout
U
طرح بندی مدرک
referring to a document
U
استناد به مدرک خاصی
prima facie evidence
U
مدرک به فاهر قاطع
reliance on a document
U
استناد به مدرک خاصی
fixed length record
U
مدرک با درازای ثابت
secondhand evidence
U
مدرک دست دوم
vouchers
U
مدرک تضمین کننده
to produce testimony
U
مدرک ارائه دادن
trailer record
U
مدرک پشت بند
document
U
متکی به مدرک کردن
documented
U
متکی به مدرک کردن
voucher
U
مدرک تضمین کننده
deed of assignment
U
مدرک صلاحیت قانونی
certificate of capacity
U
مدرک ابراز لیاقت
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
certificate of achievement
U
مدرک تصدیق شایستگی
documenting
U
متکی به مدرک کردن
certificate of achievement
U
مدرک ابراز لیاقت
certificate for decoration
U
مدرک اعطای نشان
not a leg to stand on
<idiom>
U
مدرک کافی نداشتن
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
probation
U
ارائه مدرک ودلیل
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
proof is the result of evidenc
U
دلیل نتیجه مدرک است
certificate of honorable service
U
مدرک تصدیق خدمت صادقانه
to give evdience
U
گواهی دادن مدرک بودن از
piece of writing
U
مدرک
[سند ]
[اصطلاح رسمی]
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
bill of rights
U
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
Give the benefit of the doubt
<idiom>
U
[باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
two phase commit
U
ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
dual
U
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
strobe
U
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
strobe
U
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
M out of N code
U
هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
validity of the credit
U
معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
hexateuch
U
شش کتاب
text
U
کتاب
i sold the book for rials 0
U
کتاب را
texts
U
کتاب
letter writer
U
کتاب
that book
U
ان کتاب
booked
U
کتاب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com