Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cathode heating time
U
مدت گرم سازی کاتد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
k
U
کاتد
cathode
U
کاتد
cathodes
U
کاتد
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
cathode region
U
پهنه کاتد
filament cathode
U
کاتد افروزهای
grid bias resistance
U
مقاومت کاتد
arc cathode
U
کاتد جرقهای
coated cathode
U
کاتد اندوده
directly heated cathode
U
کاتد افروزهای
dynode
U
کاتد ثانوی
pool cathode
U
کاتد مایع
mercury pool cathode
U
کاتد جیوهای
dispenser cathode
U
کاتد جبران گر
coaxial cathod
U
کاتد متحدالمرکز
virtual cathode
U
کاتد مجازی
sputtering
U
کاتد پرانی
filamentary cathode
U
کاتد افروزهای
arc cathode
U
کاتد قوسی
emission efficiency
U
بازده کاتد
cathode sputtering
U
کاتد پرانی
thermionic cathode
U
کاتد گرم
cathode border
U
مرز کاتد
cold cathode
U
کاتد سرد
ionic heated cathode
U
کاتد یونی
anticathode
U
انتی کاتد
hot cathode
U
کاتد گرم
activation of a cathode
U
تحریک کاتد
hot cathode
U
کاتد ملتهب
incandescent cathode
U
کاتد ملتهب
activated cathode
U
کاتد فعال شده
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
incandescent metallic oxid cathode
U
کاتد اکسید فلزی
incandescent cathode lamp
U
لامپ کاتد ملتهب
photo electric cathode
U
کاتد نور- برقی
incandescent cathode discharge
U
تخلیه کاتد ملتهب
oxide coated cathode
U
کاتد اکسید اندود
cathode glow
U
فضای روشن کاتد
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
heater cathode
U
کاتد با رشته گرمساز
hot cathode tube
U
لامپ با کاتد داغ
hot chathode rectifier
U
یکسوکننده با کاتد گرم
oxide cathode
U
کاتد اکسید اندود
b scope
U
صفحه کاتد رادار
gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
indirectly heated cathode
U
کاتد با رشته گرم ساز
hot cathode gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
grid cathode capacity
U
فرفیت بین شبکه و کاتد
gas tetrode
U
لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
triode
U
شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualised
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
retortion
U
کج سازی
retortion
U
خم سازی
compaction
U
تو پر سازی
flection
U
خم سازی
pavements
U
کف سازی
individualising
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
individualization
U
تک سازی
individuation
U
تک سازی
padding
U
له سازی
truncation
U
بی سر سازی
idolization
U
بت سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
repk lection
U
پر سازی
deflexion
U
خم سازی
local anasthesia
U
سر سازی
brewing
U
ابجو سازی
image formation
U
تصویر سازی
seduction
U
گمراه سازی
equating
U
هم ارز سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
reclamation
U
اباد سازی
bedding
U
ثابت سازی
modeller
U
قالب سازی
bedding
U
محکم سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
mortar mixing
U
ملات سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
fitting
U
جفت سازی
minimization
U
کمینه سازی
substructure
U
زیر سازی
fading
U
محو سازی
exclusion
U
محروم سازی
pacification
U
ارام سازی
insulate
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
insulating
U
عایق سازی
neutralization
U
خنثی سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
minimalization
U
کمینه سازی
impregnation
U
ابستن سازی
ichnography
U
زمینه سازی
immortalization
U
جاوید سازی
stripping
U
برهنه سازی
grillwork
U
سبد سازی
substructures
U
زیر سازی
enrichment
U
غنی سازی
formulation
U
قاعده سازی
nidificate
U
لانه سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
extinction
U
خاموش سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
haematogenesis
U
خون سازی
gunsmithery
U
تفنگ سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
refreshments
U
تازه سازی
strangling
U
خفه سازی
mystification
U
گیج سازی
disclosures
U
فاش سازی
grillwork
U
شبکه سازی
withdrawal
U
رها سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
refreshment
U
تازه سازی
histogenesis
U
بافت سازی
beautification
U
زیبا سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
hymnography
U
سرود سازی
networking
U
شبکه سازی
nest building
U
لانه سازی
abbreviation
U
کوته سازی
gelatination
U
دلمه سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
gemination
U
جفت سازی
glasswork
U
شیشه سازی
municipalize
U
شهر سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
horology
U
ساعت سازی
gold beating
U
زرورق سازی
solution
U
چاره سازی
irreticence
U
فاش سازی
lapidification
U
سنگ سازی
oscillations
U
نوسان سازی
oscillation
U
نوسان سازی
resolving
U
برطرف سازی
latticing
U
شبکه سازی
maximization
U
بیشینه سازی
levigation
U
نرم سازی
liquefaction
U
ابگونه سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
landscape painting
U
منظره سازی
roofing
U
سقف سازی
reduction
U
ساده سازی
reductions
U
ساده سازی
wording
U
عبارت سازی
mealing
U
نرم سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
lancination
U
مجروح سازی
lancination
U
پاره سازی
materialization
U
مادی سازی
manumission
U
ازاد سازی
relocation
U
جابجا سازی
simulations
U
شبیه سازی
simulation
U
همانند سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulations
U
فاهر سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com