Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
elapsed time
U
مدت سپری شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
passage
U
سپری شدن
passages
U
سپری شدن
up
U
سپری شده سربالایی
upped
U
سپری شده سربالایی
upping
U
سپری شده سربالایی
pass
U
رد شدن سپری شدن
passed
U
رد شدن سپری شدن
passes
U
رد شدن سپری شدن
hold
U
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
holds
U
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
expiration
U
سپری شدن
expiration
U
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
expirations
U
سپری شدن
expirations
U
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
expire
U
سپری شدن بپایان رسیدن
expires
U
سپری شدن بپایان رسیدن
expiring
U
سپری شدن بپایان رسیدن
survive
U
سپری کردن
survived
U
سپری کردن
survives
U
سپری کردن
surviving
U
سپری کردن
elapse
U
سپری شدن
elapses
U
سپری شدن
elapsing
U
سپری شدن
while
U
سپری کردن گذراندن
lapse
U
زوال سپری شدن
lapses
U
زوال سپری شدن
lapsing
U
زوال سپری شدن
expired
U
سپری شده
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
branch cutoff
U
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
cesser
U
سپری شدن
clypeate
U
سپری
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
interval timer
U
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
lapse vi
U
سپری شدن منتقل شدن
t beam
U
تیر سپری
to run on
U
سپری شدن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com