Total search result: 202 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
amplifier U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
 |
amplifiers U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
 |
 |
plug U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
plugging U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
plugs U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
NOT function U |
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |
 |
 |
NOR function = U |
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
analyzer U |
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد |
 |
 |
communication U |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
filter U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
filters U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
 |
 |
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
 |
 |
point U |
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد |
 |
 |
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
 |
 |
gradient circuit U |
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |
 |
 |
composite circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
 |
 |
flashes U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
flashed U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
flash U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
switching U |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
 |
 |
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
 |
 |
fet U |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
 |
 |
pinning U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pinned U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pin U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
increase of power U |
افزایش قدرت |
 |
 |
graphics U |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
 |
 |
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
 |
 |
strobe U |
ا ز یک مدار الکترونیکی |
 |
 |
amplify U |
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن |
 |
 |
amplifies U |
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن |
 |
 |
amplified U |
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن |
 |
 |
amplifying U |
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن |
 |
 |
amplitude U |
قدرت یا اندازه یک سیگنال |
 |
 |
magnitude U |
سطح یا قدرت سیگنال یا متغیر |
 |
 |
attenuation U |
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال |
 |
 |
line circuit U |
مدار سیگنال |
 |
 |
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
 |
 |
NAND function U |
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است |
 |
 |
peripheral U |
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است |
 |
 |
bands U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
low level circuit U |
مدار با سیگنال کوچک |
 |
 |
band U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
low energy power circuit U |
مدار قدرت جریان ضعیف |
 |
 |
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
duplex U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
 |
 |
nonlinear U |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
 |
 |
duplexes U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
 |
 |
transistor U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
transistors U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
combinational U |
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است |
 |
 |
populated board U |
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده |
 |
 |
electroluminescing U |
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد |
 |
 |
calculator U |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
 |
 |
calculators U |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
 |
 |
supervisory U |
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد |
 |
 |
expansion U |
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن |
 |
 |
circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
 |
 |
circuits U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
 |
 |
MAPI U |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد |
 |
 |
cards U |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
 |
 |
card U |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
 |
 |
expansion board U |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
 |
 |
boarded U |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
 |
 |
board U |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
 |
 |
enhancement U |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
 |
 |
Micro Channel Architecture U |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
 |
 |
enable U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
enabled U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
enables U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
enabling U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
multiplan U |
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد |
 |
 |
bayonets U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonet U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonetting U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonetted U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
insertion loss U |
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
 |
 |
racked U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
rack U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
wracks U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
racks U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
wracked U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
and U |
دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد |
 |
 |
pinout U |
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها |
 |
 |
circuits U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
 |
 |
circuit U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
 |
 |
non operable instruction U |
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد |
 |
 |
outlets U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
 |
 |
outlet U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
 |
 |
wavelength division multiplexing U |
روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر |
 |
 |
answered U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answering U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answer U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answers U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
countered U |
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد |
 |
 |
countering U |
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد |
 |
 |
counter U |
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد |
 |
 |
caption U |
کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد |
 |
 |
captions U |
کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد |
 |
 |
bandpass filter U |
فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند |
 |
 |
carry U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carrying U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
balance U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
 |
 |
balances U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
carries U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carried U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
expansion interface U |
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک |
 |
 |
impedance U |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
 |
 |
flutters U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
fluttered U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
flutter U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
fluttering U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
threshholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
threshold U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
thresholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
intensity U |
اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور |
 |
 |
balances U |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
 |
 |
parallelled U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
balance U |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
 |
 |
paralleling U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
paralleled U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
parallelling U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
parallel U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
port U |
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد |
 |
 |
parallels U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
supercharger U |
شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد |
 |
 |
null U |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
 |
 |
input U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
 |
 |
looks U |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
 |
 |
inputted U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
 |
 |
interfaces U |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
 |
 |
interface U |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
 |
 |
modem U |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
 |
 |
look U |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
 |
 |
looked U |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
 |
 |
SMT U |
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |
 |
 |
band project filter U |
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند |
 |
 |
port U |
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد |
 |
 |
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
 |
 |
diode U |
قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد |
 |
 |
state- U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد |
 |
 |
output U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
 |
 |
outputs U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
 |
 |
stating U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد |
 |
 |
stated U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد |
 |
 |
states U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد |
 |
 |
state U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد |
 |
 |
rubber banding U |
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود |
 |
 |
quoting U |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
 |
 |
optimize U |
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد |
 |
 |
port [software] U |
دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی] |
 |
 |
duplexes U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
duplex U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
surface mount technology U |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
 |
 |
handshakes U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
handshaking U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
handshake U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
port U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد |
 |
 |
surge U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
 |
 |
surged U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
 |
 |
surges U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
 |
 |
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
continuity light U |
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد |
 |
 |
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
 |
 |
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
do nothing instruction U |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
 |
 |
refreshed U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
refresh U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
refreshes U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
solid-state U |
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |
 |
 |
midi U |
واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد |
 |
 |
pre U |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
 |
 |
pre- U |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
 |
 |
increase U |
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش |
 |
 |
increases U |
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش |
 |
 |
increased U |
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش |
 |
 |
accretion U |
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث |
 |
 |
bulking U |
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب |
 |
 |
electronic office U |
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی |
 |
 |
anti balance tab U |
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد |
 |
 |
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |