Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 272 (48 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
burden
U
مخلوط کردن بار
burdens
U
مخلوط کردن بار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
melt
U
مخلوط کردن
melts
U
مخلوط کردن
temper
U
مخلوط کردن مزاج
tempered
U
مخلوط کردن مزاج
tempers
U
مخلوط کردن مزاج
sugar
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugars
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
batch
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
hash
U
مخلوط کردن
blend
U
مخلوط کردن
blend
U
مخلوط کردن رقیق کردن
blends
U
مخلوط کردن
blends
U
مخلوط کردن رقیق کردن
puddle
U
مخلوط کردن
puddles
U
مخلوط کردن
intermingle
U
با هم مخلوط کردن
intermingled
U
با هم مخلوط کردن
intermingles
U
با هم مخلوط کردن
intermingling
U
با هم مخلوط کردن
mingle
U
مخلوط کردن
mingled
U
مخلوط کردن
mingles
U
مخلوط کردن
mingling
U
مخلوط کردن
brandies
U
با کنیاک مخلوط کردن
brandy
U
با کنیاک مخلوط کردن
meddle
U
مخلوط کردن
meddled
U
مخلوط کردن
meddles
U
مخلوط کردن
agitation
U
مخلوط کردن اشفتگی
blender
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
mix
U
امیختن مخلوط کردن
mix
U
مخلوط کردن ترکیب
mixes
U
امیختن مخلوط کردن
mixes
U
مخلوط کردن ترکیب
mixing
U
مخلوط کردن
blunder
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundered
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunders
U
دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
shuffle
U
بهم مخلوط کردن
shuffled
U
بهم مخلوط کردن
shuffles
U
بهم مخلوط کردن
shuffling
U
بهم مخلوط کردن
admix
U
مخلوط کردن
admix
U
مخلوط شدن امیزش کردن
admix
U
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
commingle
U
بهم مخلوط کردن
commix
U
مخلوط کردن
confect
U
مخلوط کردن
cross loading
U
مخلوط کردن بارها
etherize
U
بااتر مخلوط کردن
ethylate
U
بااتیل مخلوط کردن
gradate
U
درجه بندی کردن مخلوط کردن
immingle
U
بهم امیختن مخلوط کردن
interlard
U
مخلوط کردن
intermeddle
U
مخلوط کردن
intermix
U
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mell
U
مخلوط کردن
ming
U
ذکر کردن مخلوط کردن
platinize
U
با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
premix
U
قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
roil
U
مخلوط کردن سرگردان شدن
souse
U
با ترشی مخلوط کردن
syncrasy
U
مخلوط کردن
truck mixing
U
مخلوط کردن بتن روی کامیون
turn the mortar
U
مخلوط کردن ملات
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
Other Matches
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
blent
U
مخلوط شد
blenders
U
مخلوط کن
mixer
U
مخلوط کن
hash
U
مخلوط
blends
U
مخلوط
mixed
U
مخلوط
admixtion
U
مخلوط
blender
U
مخلوط کن
admixture
U
مخلوط
confused
U
مخلوط
compost
U
مخلوط
blend
U
مخلوط
mixers
U
مخلوط کن
composite
U
مخلوط
mixture
U
مخلوط
mixtures
U
مخلوط
blending
U
مخلوط
macedoine
U
مخلوط
staffs
U
مخلوط سیمان و گچ
heterogeneous mixture
U
مخلوط ناهمگن
unscourced wool
U
پشم مخلوط
unadulterated
U
مخلوط نشده
cryogen
U
مخلوط سرمازا
mixing in place
U
امیختن در جا مخلوط در جا
staff
U
مخلوط سیمان و گچ
staffed
U
مخلوط سیمان و گچ
mixed crystal
U
کریستال مخلوط
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
rich mix
U
مخلوط پر مایه
solid solution
U
کریستال مخلوط
homogeneous mixture
U
مخلوط همگن
powder mixer
U
گرد مخلوط کن
mix
U
مخلوط ترکیبی
mix
U
امیزه مخلوط
mixed glue
U
چسب مخلوط
lean mixture
U
مخلوط رقیق
melange
U
مخلوط امیختگی
mixed gas
U
گاز مخلوط
mixture control
U
کنترل مخلوط
mixed semiconductor
U
نیمرسانای مخلوط
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
pug mill
U
اسیای گل مخلوط کن
hot mixer
U
مخلوط کننده
immiscible
U
مخلوط نشدنی
intercarrier beat
U
زنه مخلوط
intercarrier buzz
U
وزوز مخلوط
ternary mixture
U
مخلوط سه تایی
mixes
U
مخلوط ترکیبی
terpenoid
U
مخلوط باترپن
miscible
U
مخلوط شدنی
crab cocktail
U
مخلوط خرچنگ
azeotropic mixture
U
مخلوط ازئوتروپ
gas mixture
U
مخلوط گاز
blent
U
مخلوط کرد
porridge
U
چیز مخلوط
mixture
U
بتن مخلوط کن
mixtures
U
بتن مخلوط کن
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
azeotropic mixture
U
مخلوط همجوش
mixers
U
مخلوط کننده
blends
U
مخلوط امیختگی
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
laudanum
U
مخلوط افیون
blend
U
مخلوط امیختگی
mixes
U
امیزه مخلوط
concrete mix
U
مخلوط بتن
mixer
U
مخلوط کننده
intercarrier sound system
U
کانال صوتی مخلوط
olio
U
مخلوط چیزدرهم ریخته
mixer stage
U
طبقه مخلوط کننده
hc mixture
U
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
creole
U
دارای نژاد مخلوط
creoles
U
دارای نژاد مخلوط
harshest
U
مخلوط بتن سفت
mixing blade
U
قاشقک مخلوط کننده
detrital cone
U
مخلوط افکنه واریزهای
modulator
U
لامپ مخلوط کننده
organic silt
U
مخلوط بامواد الی
complexly
U
بطور پیچیده یا مخلوط
dry blending
U
مخلوط سازی خشک
jet mixer
U
مخلوط کننده با فشار اب
ready mixed paints
U
رنگهای مخلوط اماده
unalloyed
U
غیر مخلوط خالص
mixture of tar and bitumen
U
مخلوط قطران و قیر
gas air mixture
U
مخلوط بنزین و هوا
mishmash
U
مخلوط اش شله قلمکار
harsher
U
مخلوط بتن سفت
batches
U
اندازه مخلوط بتن
mixed crude oil
U
نفت خام مخلوط
harsh
U
مخلوط بتن سفت
immiscibility
U
حالت مخلوط نشدنی
mixer tube
U
لامپ مخلوط کننده
batch
U
اندازه مخلوط بتن
miscible
U
مخلوط شدنی امیزنده
frequency mixer
U
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
continous mixer
U
مخلوط کننده دائمی
fuel oil mixture
U
مخلوط روغن و سوخت
composite lightweight concrete
U
بتن سبک مخلوط
rotary drum mixer
U
مخلوط کننده طبلکی
milk shake
U
مخلوط شیر وشربت وبستنی
terpenic
U
ترپن دار مخلوط باترپن
mortar mill
U
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
mixed highs
U
بسامدهای زیاد مخلوط شده
milk punch
U
مشروبات مخلوط با شیر وقند
modulator
U
طبقه مخلوط کننده مدولاتور
pop
U
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
milk-shake
U
مخلوط شیر وشربت وبستنی
floated
U
بستنی مخلوط با شربت وغیره
gas ligther
U
اتش زنه مخلوط گاز
concrete mixer
U
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
gannister
U
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
ganister
U
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
fuel air mixture ratio
U
نسبت مخلوط سوخت و هوا
pops
U
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped
U
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
potpourri
U
تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourris
U
تنوع مخلوط درهم وبرهم
floats
U
بستنی مخلوط با شربت وغیره
cement mixer
U
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
random mixed
U
مخلوط شدن به طور شانسی
thermit welding
U
جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
thermit
U
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
hybrida
U
گیاه یاجانور دورگه مخلوط
hot metal mixre
U
مخلوط کننده اهن خام
milk-shakes
U
مخلوط شیر وشربت وبستنی
float
U
بستنی مخلوط با شربت وغیره
scrambled eggs
U
نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
wassail
U
ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
ratafia
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafee
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ice point
U
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
eggnog
U
مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
toddy
U
عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
ready-mix truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
daiquiri
U
مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
toddies
U
عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
gas mixture shielded metal arc welding
U
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
salis bury steak
U
خوراک گوشت گاو مخلوط باتخم مرغ وشیر
cement truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
ready-mix truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
nogg
U
زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
cotton-wool yarn
U
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
transit-truck mixer
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
briquette
U
خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
inserted grouping
U
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
best power mixture
U
نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
igniter
U
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
weakest maintained
U
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
accelerating pump
U
پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
flechette
U
پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
nog
U
میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
nitro
U
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
fudge
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
auto lean
U
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
aggregates
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
thermate
U
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
scattered design
U
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
streams
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
multiplex
U
دستگاه پرژکتوری که چند عکس راروی هم مخلوط میکندوسیله چند چانلی
bell conveyor
U
دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
swiss steak
U
گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
audio mixer
U
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
compound
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
abram's law
U
این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
aerosol
U
گاز پخش شونده در هوا مخلوط گاز و هوا
aerosols
U
گاز پخش شونده در هوا مخلوط گاز و هوا
jute fiber
U
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com