English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cryogen U مخلوط سرمازا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cryogenic liquid U مایع سرمازا
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mixer U مخلوط کن
mixed U مخلوط
hash U مخلوط
macedoine U مخلوط
mixers U مخلوط کن
blends U مخلوط
blenders U مخلوط کن
blend U مخلوط
mixtures U مخلوط
blender U مخلوط کن
mixture U مخلوط
blending U مخلوط
compost U مخلوط
blent U مخلوط شد
composite U مخلوط
confused U مخلوط
admixtion U مخلوط
admixture U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
laudanum U مخلوط افیون
intercarrier beat U زنه مخلوط
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
interlard U مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
homogeneous mixture U مخلوط همگن
intermeddle U مخلوط کردن
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
commix U مخلوط کردن
mixes U امیزه مخلوط
blent U مخلوط کرد
mixers U مخلوط کننده
mix U مخلوط ترکیبی
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
hot mixer U مخلوط کننده
mixes U مخلوط ترکیبی
unadulterated U مخلوط نشده
immiscible U مخلوط نشدنی
admix U مخلوط کردن
concrete mix U مخلوط بتن
confect U مخلوط کردن
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
gas mixture U مخلوط گاز
mixing U مخلوط کردن
mixer U مخلوط کننده
mix U امیزه مخلوط
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
ternary mixture U مخلوط سه تایی
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
mixed crystal U کریستال مخلوط
weak mixture U مخلوط ضعیف
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
intermingled U با هم مخلوط کردن
mixture control U کنترل مخلوط
syncrasy U مخلوط کردن
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
powder mixer U گرد مخلوط کن
terpenoid U مخلوط باترپن
rich mix U مخلوط پر مایه
staff U مخلوط سیمان و گچ
staffed U مخلوط سیمان و گچ
staffs U مخلوط سیمان و گچ
solid solution U کریستال مخلوط
hash U مخلوط کردن
unscourced wool U پشم مخلوط
miscible U مخلوط شدنی
blends U مخلوط امیختگی
mixtures U بتن مخلوط کن
blends U مخلوط کردن
melt U مخلوط کردن
lean mixture U مخلوط رقیق
puddle U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
porridge U چیز مخلوط
mixture U بتن مخلوط کن
melts U مخلوط کردن
blend U مخلوط امیختگی
melange U مخلوط امیختگی
mell U مخلوط کردن
cross loading U مخلوط کردن بارها
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
commingle U بهم مخلوط کردن
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
souse U با ترشی مخلوط کردن
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
dry blending U مخلوط سازی خشک
etherize U بااتر مخلوط کردن
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
organic silt U مخلوط بامواد الی
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
modulator U لامپ مخلوط کننده
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
harsh U مخلوط بتن سفت
harsher U مخلوط بتن سفت
harshest U مخلوط بتن سفت
temper U مخلوط کردن مزاج
tempers U مخلوط کردن مزاج
mixes U امیختن مخلوط کردن
mix U مخلوط کردن ترکیب
burden U مخلوط کردن بار
mix U امیختن مخلوط کردن
burdens U مخلوط کردن بار
batch U اندازه مخلوط بتن
creole U دارای نژاد مخلوط
creoles U دارای نژاد مخلوط
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
batches U اندازه مخلوط بتن
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
tempered U مخلوط کردن مزاج
unalloyed U غیر مخلوط خالص
mixes U مخلوط کردن ترکیب
shuffles U بهم مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
shuffle U بهم مخلوط کردن
shuffling U بهم مخلوط کردن
thermit U مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
concrete mixer U بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
terpenic U ترپن دار مخلوط باترپن
milk punch U مشروبات مخلوط با شیر وقند
cement mixer U بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
potpourris U تنوع مخلوط درهم وبرهم
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
pops U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
thermit welding U جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
random mixed U مخلوط شدن به طور شانسی
floated U بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats U بستنی مخلوط با شربت وغیره
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
mortar mill U مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
modulator U طبقه مخلوط کننده مدولاتور
float U بستنی مخلوط با شربت وغیره
mixed highs U بسامدهای زیاد مخلوط شده
potpourri U تنوع مخلوط درهم وبرهم
blenders U ماشین مخصوص مخلوط کردن
gannister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
milk shake U مخلوط شیر وشربت وبستنی
gas ligther U اتش زنه مخلوط گاز
milk-shakes U مخلوط شیر وشربت وبستنی
hot metal mixre U مخلوط کننده اهن خام
hybrida U گیاه یاجانور دورگه مخلوط
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
milk-shake U مخلوط شیر وشربت وبستنی
ganister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
blender U ماشین مخصوص مخلوط کردن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
wassail U ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
platinize U با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
scrambled eggs U نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
ratafee U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafia U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
eggnog U مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
cement truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
daiquiri U مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
premix U قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
blunders U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com