English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
gran U مخفف مادر بزرگ
grans U مخفف مادر بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
foremother U مادر مادر بزرگ
paternal grandmother U مادر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
grannies U مادر بزرگ
grand mother U مادر بزرگ
grandame U مادر بزرگ
granny U مادر بزرگ
grannie U مادر بزرگ
grandmas U مادر بزرگ
grandma U مادر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
Grandmother is a dear old thing . U مادر بزرگ خیلی نازومامانی است
grandmother U مثل مادر بزرگ رفتار کردن
grandmothers U مثل مادر بزرگ رفتار کردن
silver cord U محبت مادر وفرزندی همبستگی مادر وفرزند
mikes U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mike U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
Mother-daughter boteh design U طرح بته جقه مادر و بچه [این طرح در فرش های قشقایی، خمسه و بعضی دیگر از طرح ها به چشم می خورد و شامل یک بته جقه بزرگ و یک بته کوچک در دل یکدیگر است.]
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
matricide U مادر کش
mother U مادر
mothered U مادر
mothering U مادر
mothers U مادر
mother-in-law U مادر زن
mother liquid U مادر اب
matricidal U مادر کش
mothers-in-law U مادر زن
mother in law U مادر زن
mamma U مادر
stepmothers U مادر
mother liquor U مادر اب
mater U مادر
stepmother U مادر
mother in low U مادر زن
mum U مادر
motherless U بی مادر
mammas U مادر
parenticide U مادر کش
matriarch U مادر
mom U مادر
mums U مادر
moms U مادر
matriarchs U مادر
mamas U مادر
mama U مادر
tendered U کشتی مادر
virgin mary U مادر عسیی
Mother's Day U روز مادر
parent U پدر یا مادر
stepfathers U شوهر مادر
moon calf U خل مادر زاد
parent chain U زنجیر مادر
metropolitan U مادر شهری
trunk U مادر سیم
stepfather U شوهر مادر
mother figures U مادر- نماد
tenderest U کشتی مادر
metropolises U مادر شهر
metropolis U مادر شهر
tendering U کشتی مادر
uniparental U از یک پدر و مادر
tender U کشتی مادر
mother figure U مادر- نماد
thetis U مادر اشیل
parricide U مادر کشی
trunks U مادر سیم
motherland U مادر میهن
mother-in-law U مادر شوهر
mother surrogate U جانشین مادر
motherlike U مادر وار
original map U نقشه مادر
motherlands U مادر میهن
parent ship U کشتی مادر
mothers-in-law U مادر شوهر
parent company U شرکت مادر
mother in low U مادر شوهر
mother liquer U باز مادر
parant body U جسم مادر
mother substitute U جانشین مادر
congenital U مادر زادی
sultanas U زن یا مادر یا دخترسلطان
head well U مادر چاه
bed rock U سنگ مادر
orphan U بی پدر و مادر
orphaned U بی پدر و مادر
mother U مادر ننه
orphans U بی پدر و مادر
mothering U مادر ننه
main line U نهر مادر
main lines U نهر مادر
godmother U مادر تعمیدی
mothers U مادر ننه
godmothers U مادر تعمیدی
grand uncle U عموی مادر
home port U پایگاه مادر
sultaness U زن یا مادر یا دخترسلطان
sultana U زن یا مادر یا دخترسلطان
base map U نقشه مادر
grand uncle U دایی مادر
by birth U ازشکم مادر
control map U نقشه مادر
dame fortune U مادر روزگار
foster mother U مادر رضاعی
congenitally U ازشکم مادر
collecting tank U مخزن مادر
matricide U مادر کشی
matronymic U مادر نامی
mothered U مادر ننه
chart base U چارت مادر
parricides U مادر کشی
obj U مخفف شی
ft U مخفف پا
pl U مخفف جا
o' U مخفف of
who're U مخفف are who
D.I.Y U مخفف!yourself it Do
e'er U مخفف ever
shorthand symbol U مخفف
logogram U مخفف
wasn't U مخفف not was
what's U مخفف is what
who'll U مخفف shall who
who's U مخفف is who
wouldn't U مخفف not would
abbreviations U مخفف ها
grammalogue U مخفف
token [symbol, abbreviation] U مخفف
abbreviation U مخفف
aren't U مخفف not are
abbreviated U مخفف
mitigative U مخفف
acronyms U مخفف
acronym U مخفف
didn't U مخفف not did
matriarchies U مادر سالاری شه مادری
matriarchy U مادر سالاری شه مادری
sponsor U پدر یا مادر تعمیدی
sponsoring U پدر یا مادر تعمیدی
sponsors U پدر یا مادر تعمیدی
home U سرزمین پدر و مادر
A nany who has more sympathy than the real mother. <adj.> U داءیه دلسوز تر از مادر
homeland U سرزمین پدر و مادر
matricide U قاتل مادر مادرکش
half-caste U فرنگی پدروهندی مادر
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
birthmark U خال مادر زادی
godparents U پدر یا مادر تعمیدی
mother in law U مادر شوهر نامادری
sponor U پد ریا مادر تعمیدی
alcmene U نام مادر هرکول
birthmarks U خال مادر زادی
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
godparent U پدر یا مادر تعمیدی
virgin birth U از مادر باکره بدنیاامدن
abbreviation U مخفف تلخیص
pt U مخفف بخش
info U مخفف اطلاعات
quin U مخفف quintuplet
quins U مخفف quintuplet
psychos U مخفف psychotic
etc U مخفف و غیره
HRH U مخفف والاحضرت
Jan U مخفف ژانویه
retd U مخفف در استخدام
psycho U مخفف psychotic
nightie U مخفف nightgown
perm U مخفف permanent
panto U مخفف pantomime
p.a U مخفف سالیانه
oz U مخفف اونس
permed U مخفف permanent
perming U مخفف permanent
perms U مخفف permanent
poss U مخفف تملک
pp U مخفف صفحات
pantos U مخفف pantomime
Nos U مخفف شماره
PR U مخفف جفت
No. U مخفف شماره
nighties U مخفف nightgown
condos U مخفف آپارتمان
gm U مخفف گرم
cl U مخفف یک ماشین پر
lib U مخفف liberation
Capt U مخفف ناخدا
cals U مخفف کالیفرنیا
hols U مخفف تعطیلات
depts U مخفف بخش
HP U مخفف پرنیرو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com