English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
Other Matches
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
duplexes U دو رشتهای
duplex U دو رشتهای
penicillate U رشتهای
fibrinous U رشتهای
unifilar U تک رشتهای
filiform U رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
duplexing U دو رشتهای کردن
duplex channel U مجرای دو رشتهای
string formula U فرمول رشتهای
single conductor U سیم تک رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
full duplex U کاملا" دو رشتهای
fibrous protein U پروتئین رشتهای
filament lamp U لامپ رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
filamentary U لیفی رشتهای
filamentous U لیفی رشتهای
full duplex U کاملا دو رشتهای
full duplex U تمام دو رشتهای
half duplex U نیم دو رشتهای
incandescent lamp U لامپ رشتهای
interdisciplinary U میان رشتهای
multicore U چند رشتهای
multicore line U خط چند رشتهای
multiple wire U چند رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
single core cable U کابل یک رشتهای
string file U پرونده رشتهای
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
three core cable U کابل سه رشتهای
bulbs U لامپ رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
bulb U لامپ رشتهای
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
string operation U عملیات رشتهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
continous strand furnace U کوره رشتهای دائمی
multicore cable U کابل چند رشتهای
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
full duplex channel U مجرای کاملا دو رشتهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
double filament lamp U لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
transmissions U مخابره
messages U مخابره
transmission U مخابره
message U مخابره
traffic U مخابره
traffics U مخابره
traffick U مخابره
despatch U مخابره
communication U مخابره
trafficking U مخابره
message line U خط مخابره
trafficked U مخابره
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
data transmission U مخابره داده
digital transmission U مخابره دیجیتال
duplex transmission U مخابره دورشتهای
dispateh U مخابره کردن
data communication U مخابره داده ها
boat call U مخابره با قایق
data transmission U مخابره داده ها
end of transmission U انتهای مخابره
transmittance U ارسال مخابره
flag hoist U مخابره با پرچم
synchronous transmission U مخابره همزمان
telegraphic message U مخابره تلگرافی
transmission error U خطای مخابره
transmission rate U نرخ مخابره
transmission rate U سرعت مخابره
transmission security U تامین مخابره
transmittal U ارسال مخابره
transmittancy U ارسال مخابره
visual communication U مخابره بصری
wirable U قابل مخابره
synchronous transmission U مخابره همگام
signal bridge U پل مخابره ناو
neutral transmission U مخابره خنثی
parallel transmission U مخابره موازی
polar transmission U مخابره قطبی
retransmission U مخابره مجدد
satellite communications U مخابره ماهوارهای
serial tranmission U مخابره نوبتی
simplex transmission U مخابره ساده
syncheronous communications U مخابره همزمان
communicating U مخابره کردن
flag U پرچم مخابره
telegrams U مخابره تلگرافی
telegram U مخابره تلگرافی
flags U پرچم مخابره
signal U مخابره کردن
signaled U مخابره کردن
signalled U مخابره کردن
squawk U مخابره کردن
transmissions U مخابره کردن
transmissions U مخابره مخابرات
squawks U مخابره کردن
transmission U مخابره کردن
transmission U مخابره مخابرات
squawked U مخابره کردن
telegraph U مخابره تلگرافی
wire U مخابره کردن
asynchronous transmission U مخابره غیرهمزمان
telegraphed U مخابره تلگرافی
asynchronous transmission U مخابره ناهمگام
telegraphs U مخابره تلگرافی
analog transmission U مخابره قیاسی
telegraphing U مخابره تلگرافی
wires U مخابره کردن
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
urological U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
urology U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
urologic U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
radio U با بی سیم مخابره کردن
radios U با بی سیم مخابره کردن
jammed U مانع مخابره شدن
helio U ایینه مخابره پیام
jams U مانع مخابره شدن
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
radioing U با بی سیم مخابره کردن
retransmit U دوباره مخابره کردن
radiotelegram U مخابره تلگراف بیسیم
radioed U با بی سیم مخابره کردن
jam U مانع مخابره شدن
dispatch U مخابره کردن ارسال
dispatched U مخابره کردن ارسال
end of transmission block U انتهای بلاک مخابره
dispatches U مخابره کردن ارسال
etb U انتهای بلاک مخابره
aerogram U مخابره با تلگراف بی سیم
despatching U مخابره کردن ارسال
despatches U مخابره کردن ارسال
transmitted data U دادههای مخابره شده
despatched U مخابره کردن ارسال
start stop transmission U مخابره قطع و وصلی
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
semaphore U مخابره با پرچم دستی
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
signaled U مخابره کردن علامت دادن
intercoms U دستگاه مخابره داخل ساختمان
signalled U مخابره کردن علامت دادن
heliographic U مربوط به مخابره تلگراف افتابی
signal U مخابره کردن علامت دادن
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
squawk box U دستگاه مخابره داخلی ناو
alphabet code flag U پرده مخابره حروف یا اعداد
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
blinker yardarm U چراغ مخابره دکل کشتی
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
intercom U دستگاه مخابره داخل ساختمان
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
walkie-talkies U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie-talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
intercommunication U رابطه یا مخابره بین چند مرکز
wireless U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
telephoto U دستگاه مخابره عکس ازمسافات دور
wirelesses U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
walkie talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
nancy U سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
multiplex telegraphy U دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
modem U دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
blank U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
ascii U رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com