Perdic | محکمی استواری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 48 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	fastness U	محکمی استواری
	fastnesses U	محکمی استواری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	duress U	محکمی
	tightness U	محکمی
	toughness U	محکمی
	fixedness U	محکمی
	She shook my hand with a firm clasp . U	با من دست محکمی داد
	entablature U	قاب اهن محکمی
	As firm as a rock . U	به محکمی آهن ( سنگ )
	He is undeflectable . He is staunch . U	آدم محکمی است
	Tie a rope in a firm knot . U	طناب را گره محکمی زدن
	In appiarance it is a strong building. U	بظاهر ساختمان محکمی است
	corrugated cardboard U	مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
	insubstatiality U	نا استواری
	formidability U	استواری
	immovability U	استواری
	immovableness U	استواری
	the instability of a bridge U	نا استواری پل
	steadviness U	استواری
	ridge bone U	استواری
	inconsistence U	نا استواری
	sessility U	استواری
	fixity U	استواری
	inconsistency U	نا استواری
	inconsistencies U	نا استواری
	stability U	استواری
	stabilization U	استواری
	solidity U	استواری
	rigidity U	استواری
	steadfastness U	استواری
	blockhouse U	ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
	stability U	استواری استحکام
	constancy U	استواری وفاداری
	backbones U	استقامت استواری
	emotional stability U	استواری هیجانی
	stableness U	استواری استحکام
	immovably U	با استواری پایدارانه
	marital stability U	استواری زناشویی
	sureness U	قطعیت استواری
	solidity U	استواری سختی
	backbone U	استقامت استواری
	stabilimeter U	استواری سنج
	stability coefficient U	ضریب استواری
	resoluteness U	عزم ثابت استواری
	impregnability U	استواری ابستن نشدنی
	political instability U	تزلزل یا نا استواری سیاسی
	arm hand steadiness test U	ازمون استواری دست و بازو
	Type cable U	چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy