Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
navy yard
U
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding ground
U
محوطه نگهدارنده لنگر
catcher's box
U
محوطه مخصوص توپگیر
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
taxiway
U
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
aweigh
U
تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
anchor watch
U
گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
anchor in sight
U
لنگر بالاست لنگر را دیدم
classification yard
U
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
capstan
U
میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
fleet
U
ناوگان
armada
U
ناوگان
fleets
U
ناوگان
armadas
U
ناوگان
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
argosy
U
ناوگان تجارتی
auxiliary fleet
U
ناوگان تدارکاتی
flotilla
U
ناوگان کوچک
numbered fleet
U
ناوگان وابسته
flotillas
U
ناوگان کوچک
navy
U
ناوگان دریایی
navy
U
بحریه ناوگان
navies
U
ناوگان دریایی
navies
U
بحریه ناوگان
fleet commander
U
فرمانده ناوگان
commercial marine
U
ناوگان دریایی
shipping
U
کشتیرانی ناوگان
fleet in being
U
ناوگان موجود
watch dog
U
ناو نگهبان ناوگان
fleet operating base
U
پایگاه عملیاتی ناوگان
admiral of the fleet
U
امیرالبحر فرماندهء ناوگان
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
major fleet
U
ناوگان عمده دریایی
fleet in being
U
ناوگان قابل استفاده
numbered fleet
U
ناوگان زیرامر نیروی دریایی
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
task element
U
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
precursor sweeping
U
مین روبی قبل از عبور ناوگان
task fleet
U
ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
shipping
U
امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
precursor sweeping
U
پاک کردن مین قبل از حرکت ناوگان
deck department
U
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
right of search
U
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
filling
U
اب اندازی
wrist wrestling
U
مچ اندازی
exspuition
U
تف اندازی
diving
U
اب اندازی
arm wrestling
U
مچ اندازی
fillings
U
اب اندازی
expectoration
U
تف اندازی
hawing
U
محوطه
enclosures
U
محوطه
enclosure
U
محوطه
compounds
U
: محوطه
compounded
U
محوطه
space
U
محوطه
spaces
U
محوطه
compounded
U
: محوطه
compound
U
محوطه
zones
U
محوطه
zone
U
محوطه
compound
U
: محوطه
haw
U
محوطه
compounds
U
محوطه
area
U
محوطه
areas
U
محوطه
garth
U
محوطه
precincts
U
محوطه
precinct
U
محوطه
haws
U
محوطه
hawed
U
محوطه
ward
U
محوطه
ground
U
محوطه
wards
U
محوطه
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
postponements
U
تاخیر اندازی
ecdysis
U
پوست اندازی
actuation
U
بکار اندازی
dockage
U
حق بار اندازی
glaziery
U
جام اندازی
supersedure
U
تعویق اندازی
abortions
U
بچه اندازی
abortion
بچه اندازی
molt
U
پوست اندازی
snash
U
دست اندازی
encroachment
U
دست اندازی
encroachments
U
دست اندازی
boot
U
راه اندازی
gunshot
U
تیر اندازی
gunshots
U
تیر اندازی
extrajection
U
برون اندازی
sortition
U
پشک اندازی
triggering
U
راه اندازی
contortion
U
ازشکل اندازی
contortions
U
ازشکل اندازی
sortition
U
قرعه اندازی
leg pull
U
دست اندازی
lead work
U
جام اندازی
lead work
U
شیشه اندازی
launghing
U
براه اندازی
start up
U
راه اندازی
basket dam
U
بندسله اندازی
trapping
U
بدام اندازی
cannonade
U
توپ اندازی
cannonry
U
توپ اندازی
bootstrap
U
خودراه اندازی
firing
U
توپ اندازی
chrematistics
U
علم پس اندازی
inbreak
U
دست اندازی
shading
U
سایه اندازی
sputtering
U
بیرون اندازی
gunfire
U
تیر اندازی
moulting
U
شاخ اندازی
moulting
U
پوست اندازی
trap
U
در تله اندازی
postponement
U
تاخیر اندازی
trapping
U
در تله اندازی
starting
U
راه اندازی
triggers
U
راه اندازی
triggered
U
راه اندازی
ejection
U
بیرون اندازی
trigger
U
راه اندازی
run
U
ترتیب محوطه
runout
U
محوطه دویدن
apron
U
محوطه بارگیری
aprons
U
محوطه بارگیری
lawn
U
محوطه چمن
lawns
U
محوطه چمن
out port
U
بندرخارج از محوطه
runs
U
ترتیب محوطه
yards
U
حیاط محوطه
yards
U
محوطه یا میدان
yard
U
محوطه یا میدان
stockyard
U
محوطه دامداری
run way
U
محوطه فرود
trap
U
محوطه کوچک
god's acre
U
محوطه کلیسا
yard
U
حیاط محوطه
goal crease
U
محوطه دروازه
yard man
U
متصدی محوطه
cincture
U
حلقه محوطه
area of visibility
U
محوطه دید
penalty area
U
محوطه پنالتی
penalty areas
U
محوطه پنالتی
courtyard
U
محوطه محصور
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
dock yard
U
محوطه بارانداز
area of probability
U
محوطه احتمالات
buffer distance
U
محوطه امنیت
Inc
U
مخفف محوطه
lot
U
قرعه محوطه
cubby
U
محوطه مکعب
clear way
U
محوطه صعود
embarkation area
U
محوطه بارگیری
enceinte
U
محوطه قلعه
farmyards
U
محوطه مزرعه
environment architecture
U
معماری محوطه
closes
U
چهاردیواری محوطه
farmyard
U
محوطه مزرعه
chill space
U
محوطه سردخانه
ambit
U
وسعت محوطه
close
U
چهاردیواری محوطه
closer
U
چهاردیواری محوطه
closest
U
چهاردیواری محوطه
freeze space
U
محوطه سردخانه
starting lever
U
اهرم راه اندازی
starting motor
U
موتور راه اندازی
starting power
U
توانایی راه اندازی
boot record
U
رکورد راه اندازی
starting position
U
وضعیت راه اندازی
starting current
U
جریان راه اندازی
start up disk
U
دیسک راه اندازی
cockfights
U
جنگ اندازی خروس ها
soft start
U
راه اندازی نرم
skish
U
مسابقه قلاب اندازی
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
tournament casting
U
مسابقه قلاب اندازی
encroached
U
دست اندازی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com