Perdic | محوطه لنگرگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dock yard U	محوطه لنگرگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	taxiway U	محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
	open storage U	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	classification yard U	محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	machinery space U	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
	anchorage U	لنگرگاه
	harbors U	لنگرگاه
	harbour U	لنگرگاه
	docked U	لنگرگاه
	harboured U	لنگرگاه
	harbours U	لنگرگاه
	docks U	لنگرگاه
	berthed U	لنگرگاه
	harboring U	لنگرگاه
	berth U	لنگرگاه
	anchorages U	لنگرگاه
	haven U	لنگرگاه
	port U	لنگرگاه
	berthing U	لنگرگاه
	berths U	لنگرگاه
	dock U	لنگرگاه
	harbored U	لنگرگاه
	harbouring U	لنگرگاه
	pier U	لنگرگاه
	port complex U	لنگرگاه
	harborage U	لنگرگاه
	dockage U	لنگرگاه
	harbor U	لنگرگاه
	harbourage U	لنگرگاه
	piers U	لنگرگاه
	longshorement U	باربر لنگرگاه
	anchorages U	باج لنگرگاه
	roadstead U	لنگرگاه باز
	anchorage U	باج لنگرگاه
	longshoreman U	باربر لنگرگاه
	longshoremen U	باربر لنگرگاه
	anchorage buoy U	بویه لنگرگاه
	levee U	بند لنگرگاه
	docker U	کارگر لنگرگاه
	dock dues U	هزینههای لنگرگاه
	dock receipt U	رسید لنگرگاه
	aerial port U	لنگرگاه هوایی
	dockers U	کارگر لنگرگاه
	dock warrant U	رسید لنگرگاه
	roadstead U	لنگرگاه دور از ساحل
	wharf U	لنگرگاه لنگر انداختن
	roadstead U	لنگرگاه بدون حفاظ
	wharfs U	لنگرگاه لنگر انداختن
	wharfinger U	صاحب لنگرگاه یابارانداز
	berthing U	اطاق کشتی لنگرگاه
	berthed U	اطاق کشتی لنگرگاه
	berths U	اطاق کشتی لنگرگاه
	leave the anchorage U	ترک کردن لنگرگاه
	berth U	اطاق کشتی لنگرگاه
	advanced fleet anchorage U	لنگرگاه مقدم ناوگان
	wharves U	لنگرگاه لنگر انداختن
	docl pass U	گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
	dry docks U	استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
	dry dock U	استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
	harbour master U	مسئول بندر متصدی لنگرگاه
	wharfinger U	مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
	marinas U	لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
	marina U	لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
	dock warrant U	سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
	boat trains U	ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
	boat train U	ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
	dock receipt U	رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
	garth U	محوطه
	compounded U	: محوطه
	compound U	محوطه
	spaces U	محوطه
	area U	محوطه
	space U	محوطه
	ground U	محوطه
	compounded U	محوطه
	areas U	محوطه
	wards U	محوطه
	precinct U	محوطه
	compounds U	محوطه
	compounds U	: محوطه
	compound U	: محوطه
	zones U	محوطه
	zone U	محوطه
	ward U	محوطه
	haws U	محوطه
	hawing U	محوطه
	hawed U	محوطه
	haw U	محوطه
	enclosure U	محوطه
	precincts U	محوطه
	enclosures U	محوطه
	docl pass U	گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
	chill space U	محوطه سردخانه
	dock yard U	محوطه بارانداز
	out port U	بندرخارج از محوطه
	area of visibility U	محوطه دید
	area of probability U	محوطه احتمالات
	lot U	قرعه محوطه
	clear way U	محوطه صعود
	buffer distance U	محوطه امنیت
	freeze space U	محوطه سردخانه
	goal crease U	محوطه دروازه
	environment architecture U	معماری محوطه
	god's acre U	محوطه کلیسا
	cubby U	محوطه مکعب
	embarkation area U	محوطه بارگیری
	enceinte U	محوطه قلعه
	cincture U	حلقه محوطه
	run way U	محوطه فرود
	Inc U	مخفف محوطه
	closest U	چهاردیواری محوطه
	trap U	محوطه کوچک
	run U	ترتیب محوطه
	runs U	ترتیب محوطه
	penalty areas U	محوطه پنالتی
	penalty area U	محوطه پنالتی
	farmyards U	محوطه مزرعه
	farmyard U	محوطه مزرعه
	ambit U	وسعت محوطه
	lawn U	محوطه چمن
	lawns U	محوطه چمن
	close U	چهاردیواری محوطه
	closer U	چهاردیواری محوطه
	closes U	چهاردیواری محوطه
	courtyard U	محوطه محصور
	yards U	حیاط محوطه
	apron U	محوطه بارگیری
	aprons U	محوطه بارگیری
	stockyard U	محوطه دامداری
	yard man U	متصدی محوطه
	yard U	محوطه یا میدان
	runout U	محوطه دویدن
	yards U	محوطه یا میدان
	yard U	حیاط محوطه
	ward U	حیاط محوطه زندان
	side lines U	محوطه بیرون از خط کناری
	run way U	محوطه دویدن هواپیما
	outdoor lighting fixtures U	چراغهای روشنائی محوطه
	magazine space U	محوطه زاغه مهمات
	wards U	حیاط محوطه زندان
	loculus U	محوطه یاحفره کوچک
	impark U	در محوطه نگاه داشتن
	holding ground U	محوطه نگهدارنده لنگر
	landscape architecture U	معماری محوطه سازی
	fabrique U	[ساختمانی در محوطه باغ]
	plain U	میدان یا محوطه جنگ
	chill space U	محوطه سرد انبار
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	sites U	محل محوطه کار
	sited U	محل محوطه کار
	site U	محل محوطه کار
	area of uncertainity U	محوطه عدم امنیت
	back judge U	داور در محوطه دفاعی
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	plains U	میدان یا محوطه جنگ
	backcourt U	محوطه پشت یک سوم
	cubbyhole U	محوطه کوچک ومحصور
	quarterdecks U	محوطه تشریفات ناو
	quarterdeck U	محوطه تشریفات ناو
	plainest U	میدان یا محوطه جنگ
	plainer U	میدان یا محوطه جنگ
	parking U	محوطه پارک کردن
	arresting sheave span U	محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
	arresting system runout U	محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
	outer fix U	محوطه توقف خارجی هواپیما
	outland U	زمینهای خارج از محوطه ملک
	pickup field U	محوطه سوار شدن درهواپیما
	ping pong court U	محوطه بازی پینگ پنگ
	gulleys U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	nets U	محوطه تمرین محصوربا تور
	nett U	محوطه تمرین محصوربا تور
	net U	محوطه تمرین محصوربا تور
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	tank farm U	محوطه مخازن نفت وغیره
	gully U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	gullies U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	base hit U	ضربه به داخل محوطه باامتیاز
	departure end U	انتهای محوطه دویدن هواپیما
	batter's box U	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
	clearance inwards U	ورود کشتی به محوطه گمرک
	loculus U	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	back room U	محوطه بین خط پایانی ودیوار
	border break U	ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
	broken field U	محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
	covered position U	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
	yardmaster U	رئیس محوطه بارانداز راه اهن
	embarkation area U	محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
	Green architecture U	[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
	ball hawk U	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
	regions U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	navy yard U	محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
	land scaping U	محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
	marshalling yard U	محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
	open ice U	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
	region U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	Genius Loci U	نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]