English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ghetto U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettos U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opposition U اقلیت
minority U اقلیت
minorities U اقلیت
minority group U گروه اقلیت
minor vote U رای اقلیت
minor party U حزب اقلیت
opposition U با the گروه اقلیت درمجلس
ghettoization U تبدیل بمحله اقلیت ها یا فقراکردن
minority attack U حمله اقلیت پیادهای شطرنج
ghettoize U تبدیل کردن به محله اقلیت هاو فقرا
habitations U سکونت
habitance U سکونت
habitancy U سکونت
habitation U سکونت
occupancy cycle U دوره سکونت
habitableness U قابلیت سکونت
habitats U محل سکونت
habitat U محل سکونت
habituated U سکونت کردن
residence U سکونت سکنی
residences U سکونت سکنی
habituate U سکونت کردن
habitable U قابل سکونت
quarters U محل سکونت
residents U در جائی سکونت داشتن
resident U در جائی سکونت داشتن
occupancy U سکونت اشغال مال
habitably U بطور قابل سکونت
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
lodging U محل سکونت اطاق کرایهای
lodgings U محل سکونت اطاق کرایهای
beggary U محل سکونت گدایان گداخانه
quartering U محل سکونت سکنا دهنده
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
lapland U ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
exiguity U کوچکی
littleness U کوچکی
smallness U کوچکی
tininess U کوچکی
pettiness U کوچکی
emigration U درون کوچکی
overlay U بخش کوچکی از برنامه
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
detail U بخش کوچکی از یک شرح
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
overlays U بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
rockoon U پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
erasing U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
erases U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
buffer state U دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
bead U بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
beads U بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
activity U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com