Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
Other Matches
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
privy
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
closing
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
terminals
U
نهایی
terminal
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
definitive
U
نهایی
finals
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
ultimate
U
نهایی
final
U
نهایی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
final velocity
U
سرعت نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
final term
U
جمله نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final value
U
ارزش نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
end product
U
فراورده نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
grail
U
هدف نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
end product
U
محصول نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
final cut
U
برش نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
final act
U
سند نهایی
extreme range
U
برد نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
end user
U
کاربر نهایی
end strength
U
استعداد نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
second check
U
بررسی نهایی
final
U
مسابقه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
final destination
U
مقصد نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
endings
U
بخش نهایی چیزی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
final approach
U
مسیر نهایی فرود
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
finale
U
اهنگ نهایی اخر
finales
U
اهنگ نهایی اخر
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
ending
U
بخش نهایی چیزی
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
face formwork
U
قالب بندی نهایی
front end
U
نرم افزار نهایی
tail end
U
قسمت نهایی انتها
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com