Perdic | محل محوطه کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 175 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	site U	محل محوطه کار
	sited U	محل محوطه کار
	sites U	محل محوطه کار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	region U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	regions U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	compound U	: محوطه
	compound U	انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
	compound U	محوطه
	compounded U	: محوطه
	compounded U	انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
	compounded U	محوطه
	compounds U	: محوطه
	compounds U	انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
	compounds U	محوطه
	ward U	حیاط محوطه زندان
	ward U	محوطه
	wards U	حیاط محوطه زندان
	wards U	محوطه
	area U	محوطه
	areas U	محوطه
	lot U	قرعه محوطه
	ground U	محوطه
	chute U	چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
	chutes U	چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
	space U	محوطه
	spaces U	محوطه
	zone U	محوطه
	zones U	محوطه
	plain U	میدان یا محوطه جنگ
	plainer U	میدان یا محوطه جنگ
	plainest U	میدان یا محوطه جنگ
	plains U	میدان یا محوطه جنگ
	precinct U	محوطه
	precincts U	محوطه
	gulleys U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	gullies U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	gully U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	threshholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	threshold U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	thresholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	apron U	محوطه بارگیری
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aprons U	محوطه بارگیری
	toll U	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
	tolling U	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
	tolls U	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
	yard U	محوطه یا میدان
	yard U	حیاط محوطه
	yards U	محوطه یا میدان
	yards U	حیاط محوطه
	net U	محوطه تمرین محصوربا تور
	nets U	محوطه تمرین محصوربا تور
	nett U	محوطه تمرین محصوربا تور
	quarterdeck U	محوطه تشریفات ناو
	quarterdecks U	محوطه تشریفات ناو
	trap U	محوطه کوچک
	run U	ترتیب محوطه
	runs U	ترتیب محوطه
	parking U	محوطه پارک کردن
	haw U	محوطه
	hawed U	محوطه
	hawing U	محوطه
	haws U	محوطه
	lawn U	محوطه چمن
	lawns U	محوطه چمن
	close U	چهاردیواری محوطه
	closer U	چهاردیواری محوطه
	closes U	چهاردیواری محوطه
	closest U	چهاردیواری محوطه
	ambit U	وسعت محوطه
	enclosure U	محوطه
	enclosures U	محوطه
	farmyard U	محوطه مزرعه
	farmyards U	محوطه مزرعه
	penalty area U	محوطه پنالتی
	penalty areas U	محوطه پنالتی
	holiday U	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
	holidays U	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
	lumberyard U	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
	lumberyards U	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
	approach end U	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
	area of probability U	محوطه احتمالات
	area of uncertainity U	محوطه عدم امنیت
	area of visibility U	محوطه دید
	arresting sheave span U	محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
	arresting system runout U	محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
	backcourt U	محوطه پشت یک سوم
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	back judge U	داور در محوطه دفاعی
	back room U	محوطه بین خط پایانی ودیوار
	ball hawk U	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
	base hit U	ضربه به داخل محوطه باامتیاز
	batter's box U	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
	bloop U	ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
	boat space U	فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
	border break U	ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
	broken field U	محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
	buffer distance U	محوطه امنیت
	bull pen U	محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	chill space U	محوطه سردخانه
	chill space U	محوطه سرد انبار
Other Matches

	taxiway U	محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
	open storage U	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	machinery space U	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	classification yard U	محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
	garth U	محوطه
	embarkation area U	محوطه بارگیری
	clear way U	محوطه صعود
	dock yard U	محوطه لنگرگاه
	cincture U	حلقه محوطه
	enceinte U	محوطه قلعه
	environment architecture U	معماری محوطه
	out port U	بندرخارج از محوطه
	run way U	محوطه فرود
	runout U	محوطه دویدن
	dock yard U	محوطه بارانداز
	stockyard U	محوطه دامداری
	yard man U	متصدی محوطه
	courtyard U	محوطه محصور
	Inc U	مخفف محوطه
	freeze space U	محوطه سردخانه
	goal crease U	محوطه دروازه
	god's acre U	محوطه کلیسا
	cubby U	محوطه مکعب
	landscape architecture U	معماری محوطه سازی
	fabrique U	[ساختمانی در محوطه باغ]
	outdoor lighting fixtures U	چراغهای روشنائی محوطه
	impark U	در محوطه نگاه داشتن
	loculus U	محوطه یاحفره کوچک
	magazine space U	محوطه زاغه مهمات
	run way U	محوطه دویدن هواپیما
	side lines U	محوطه بیرون از خط کناری
	cubbyhole U	محوطه کوچک ومحصور
	holding ground U	محوطه نگهدارنده لنگر
	ping pong court U	محوطه بازی پینگ پنگ
	tank farm U	محوطه مخازن نفت وغیره
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	pickup field U	محوطه سوار شدن درهواپیما
	loculus U	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
	outland U	زمینهای خارج از محوطه ملک
	outer fix U	محوطه توقف خارجی هواپیما
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	clearance inwards U	ورود کشتی به محوطه گمرک
	departure end U	انتهای محوطه دویدن هواپیما
	embarkation area U	محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
	Green architecture U	[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
	yardmaster U	رئیس محوطه بارانداز راه اهن
	open ice U	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
	marshalling yard U	محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
	land scaping U	محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
	covered position U	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
	navy yard U	محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
	Genius Loci U	نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
	yard track U	ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
	holding station U	محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
	drylot U	محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
	solocross U	مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
	rack space U	محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
	City Beautiful U	[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
	short lot U	کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
	winner's circle U	محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
	desert U	[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
	y site U	نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
	noncontiguous facility U	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
	outfield U	محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
	tie down U	وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
	squash tennis U	بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
	teleran system U	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
	shed space U	فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله