Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
manse
U
محل سکنی خانه کشیش
manses
U
محل سکنی خانه کشیش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
presbytery
U
خانه کشیش
presbyteries
U
خانه کشیش
rectories
U
خانه کشیش بخش
rectory
U
خانه کشیش بخش
presbytery
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
dwelling house
U
در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
priestly
U
در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
habitance
U
سکنی
inhabitance
U
سکنی
habitancy
U
سکنی
occupation
U
سکنی
occupancy
U
سکنی
right of habitation
U
حق سکنی
abidance
U
سکنی
right of occupation
U
حق سکنی
inhabitancy
U
سکنی
occupations
U
سکنی
biding
U
سکنی
inhabitation
U
سکنی
inhabitable
U
قابل سکنی
inhabitancy
U
تصرف حق سکنی
habitable
U
قابل سکنی
dwellings
U
محل سکنی
habitations
U
سکنی مستعمره
dwelling
U
محل سکنی
habitation
U
سکنی مستعمره
won
U
سکنی کردن
habitability
U
قابلیت سکنی
residences
U
سکونت سکنی
to hang out
U
سکنی کردن
residence
U
سکونت سکنی
by
U
محل سکنی
place of abode
U
محل سکنی
abhide
U
سکنی کردن
take up ones abode
U
سکنی گرفتن
residential
U
وابسته به اقامت قابل سکنی
inhabit
U
مسکن گزیدن سکنی گرفتن در
inhabiting
U
مسکن گزیدن سکنی گرفتن در
inhabits
U
مسکن گزیدن سکنی گرفتن در
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
priest
U
کشیش
predicant
U
کشیش
padre
U
کشیش
padres
U
کشیش
druids
U
کشیش
druid
U
کشیش
priests
U
کشیش
presbyterate
U
کشیش
clerics
U
کشیش
cleric
U
کشیش
clergymen
U
کشیش
herdsman
U
کشیش
herdsmen
U
کشیش
clergyman
U
کشیش
provost
U
کشیش
provosts
U
کشیش
ecclesiastic
U
کشیش
ecclesiastics
U
کشیش
evengelist
U
کشیش
churchmen
U
کشیش
churchman
U
کشیش
abbe
U
کشیش
hieratic
U
کشیش
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
priestlike
U
کشیش وار
priestliness
U
کشیش مابی
Reverend
U
جناب کشیش
sacerdotalism
U
کشیش مابی
holy joe
U
کشیش دهکده
priestcraft
U
کشیش بازی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
priesthood
U
مقام کشیش
high priest
U
کشیش اعظم
hedge priest
U
کشیش روستا
priesthood
U
کشیش بودن
sacerdocy
U
کشیش منشی
rectors
U
کشیش بخش
rector
U
کشیش بخش
vicar
U
کشیش بخش
vicars
U
کشیش بخش
archpriest
U
کشیش بزرگ
parsons
U
کشیش بخش
officiant
U
کشیش سرپرست
residentiary
U
کشیش مقیم
primate
U
کشیش ارشد
right reverend
U
جناب کشیش
acolytes
U
دستیار کشیش
lay brother
U
نیمچه کشیش
acolyte
U
دستیار کشیش
clerkly
U
وابسته به کشیش
parson
U
کشیش بخش
lamas
U
کشیش بودایی
lama
U
کشیش بودایی
shaveling
U
سرتراشیده کشیش
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
divining
U
کشیش استنباط کردن
pardoner
U
کشیش امرزنده گناه
presbyter
U
کشیش سرپرست کلیسا
rectrix
U
بانوی کشیش بخش
ministers
U
وزیر مختار کشیش .
minister
U
وزیر مختار کشیش .
prsbytery
U
محل جلوس کشیش
officiating priest
U
کشیش پیش نماز
divines
U
کشیش استنباط کردن
divined
U
کشیش استنباط کردن
chancel
U
جای مخصوص کشیش
chancels
U
جای مخصوص کشیش
cassock
U
خرقه پوش کشیش
curates
U
معاون کشیش بخش
pontiff
U
کشیش بزرگ پاپ
kirkman
U
عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
parsonage
U
قلمرو کشیش بخش
divine
U
کشیش استنباط کردن
papas
U
پاپ کشیش ناحیه
lamaistic
U
وابسته به کشیش بودایی
Imhotep
U
کشیش
[دربار مصر]
papa
U
پاپ کشیش ناحیه
curate
U
معاون کشیش بخش
monseigneur
U
مسیو کشیش کاتولیک
parsonages
U
قلمرو کشیش بخش
pontiffs
U
کشیش بزرگ پاپ
cassocks
U
خرقه پوش کشیش
curacy
U
معاونت کشیش بخش یادهستان
curacies
U
معاونت کشیش بخش یادهستان
he was ordained priest
U
اورا بسمت کشیش گماشتند
sacerdotage
U
کشیش مابی جماعت کشیشان
prelates
U
اسقف اعظم کشیش ارشد
prelate
U
اسقف اعظم کشیش ارشد
ministerial
U
وابسته به وزیر یا کشیش اداری
officiant
U
کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
parishes
U
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parish
U
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
tunicle
U
لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
zucchetto
U
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
parishes
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parish
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
the sovereign
U
پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
nonagium
U
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
lavabo
U
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
pastorally
U
چوپان وار کشیش وار
cellulated
U
خانه خانه
shacks
U
خانه
within doors
U
در خانه
alveolate
U
خانه خانه
pigeon hole
U
خانه
shack
U
خانه
cloisonne
U
خانه خانه
dwelling
U
خانه
lar
U
خانه
roommates
U
هم خانه
door to door
U
خانه به خانه
door-to-door
U
خانه به خانه
lares
U
خانه
cellular
U
خانه خانه
houseless
U
بی خانه
checkered
U
خانه خانه
dwellings
U
خانه
roommate
U
هم خانه
materfamilias
U
زن خانه
quarterage
U
خانه
furnace house
U
خانه
pigeon-hole
U
خانه
pigeon-holes
U
خانه
her house
U
خانه اش
honeycomb
U
خانه خانه
her house
U
خانه ان زن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com