Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half area
U
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rest and recuperation
U
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
dwell
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwells
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwelled
U
محل توقف توقفگاه استراحت
reorganization
U
تجدید سازمان
reorganized
U
تجدید سازمان کردن
economic reorganization
U
تجدید سازمان اقتصادی
reorganised
U
تجدید سازمان کردن
restructure
U
تجدید سازمان کردن
restructured
U
تجدید سازمان کردن
restructures
U
تجدید سازمان کردن
reforms
U
اصلاحات تجدید سازمان
reform
U
اصلاحات تجدید سازمان
reorganizing
U
تجدید سازمان کردن
reorganizes
U
تجدید سازمان کردن
reorganize
U
تجدید سازمان کردن
reorganising
U
تجدید سازمان کردن
reorganises
U
تجدید سازمان کردن
reorganization
U
تجدید سازمان کردن
reorder point
U
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
ambush
U
مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes
U
مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushing
U
مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed
U
مخفی گاه سربازان برای حمله
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
underway replenishment
U
تجدید تدارکات در مسیر حرکت
underway replenishment
U
تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
dwelling
U
پیاده شدن برای استراحت
bucket step
U
فیکس کردن پا برای استراحت
dwellings
U
پیاده شدن برای استراحت
change of pace
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
truces
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truce
U
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
tabbing
U
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری
x site
U
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
tumbrel or bril
U
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
coffee breaks
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
task organization
U
سازمان برای رزم
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
task organization
U
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
bar
U
توقف کسی برای انجام کاری
bars
U
توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bar
U
توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bars
U
توقف کسی برای انجام کاری
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
buddy system
U
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
raping
U
بزوربردن یاگرفتن
rape
U
بزوربردن یاگرفتن
positioned
U
قراردادن یاگرفتن
position
U
قراردادن یاگرفتن
raped
U
بزوربردن یاگرفتن
rapes
U
بزوربردن یاگرفتن
to pause
U
[برای مدت کوتاهی]
در انجام کاری توقف کردن
breakpoint
U
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
U
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
breaks
U
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
break
U
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
the a.of boreign words
U
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
sub domain
U
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police
U
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
yalta conference
U
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
departmental LAN
U
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
go to sleep
U
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
line up
<idiom>
U
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
resupply
U
تجدید اماد تجدید تدارکات
exit
U
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits
U
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
league of nations
U
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
marching orders
U
فرمان حرکت برای جنگ
named departure point
U
نقطه مشخص برای حرکت
cycles
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
men
U
سربازان
the rank and file
U
سربازان
fin
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
transhumant
U
حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
fins
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
brush block
U
سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
paratroops
U
سربازان چترباز
campoo
U
اردوی سربازان
troop housing
U
کوی سربازان
service club
U
باشگاه سربازان
draftees
U
سربازان وفیفه
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
go baseline
U
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
rocker arm
U
اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
roll back
U
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
tunics
U
کت کوتاه سربازان انگلیس
troops
U
افراد قسمتها سربازان
squad room
U
اطاق خواب سربازان
to drill soldiers
U
سربازان رامشق دادن
to send soldiers into the streets
U
سربازان را به خیابانها فرستادن
trooping
U
عده سربازان استواران
conscript army
U
ارتش سربازان وفیفه
tunic
U
کت کوتاه سربازان انگلیس
soldier's deposits
U
حسابهای پس انداز سربازان
trooped
U
عده سربازان استواران
troop
U
عده سربازان استواران
stop and go
U
پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structure
U
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
U
سازمان
[سازمان اداری ]
structures
U
سازمان سازمان دادن
structuring
U
سازمان سازمان دادن
hydroplanes
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
low low
U
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
hydroplane
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
hydroplaned
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
counter disengagement
U
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
bell crank
U
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
The soldiers died from illness and hunger.
U
سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
soldier's manual
U
ائین نامه راهنمای سربازان
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
scotland yard
U
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
hypoid
U
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
pedrail
U
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
CD
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
passes
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
pass
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
CDs
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
cannon fodder
[soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed]
U
خوراک توپ
[سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
stroboscope
U
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
swagger cane
U
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solids
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com