Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acetabulum
U
محل اتصال پای حشرات ببدن لولهء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formfitting
U
چسبان ببدن
full fashioned
U
کشباف چسبان ببدن
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
zombies
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombi
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
transubstantiation
U
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
insecta
U
حشرات
exterminator
U
دافع حشرات
dipteron
U
حشرات دوبال
exterminators
U
دافع حشرات
disinfestation
U
دفع حشرات
insectifuge
U
دفع حشرات
moth
U
حشرات موذی
moths
U
حشرات موذی
entomotomy
U
تشریح حشرات
insect vectors
U
حشرات بیماری زا
stinger
U
نیش حشرات
insectile
U
در معرض هجوم حشرات
chrysalis
U
شفیره حشرات جوانه
chrysalises
U
شفیره حشرات جوانه
disinfestant
U
ماده کشنده حشرات
elytrum
U
قاب یا بال حشرات
flyblown
U
الوده بتخم حشرات
neuroptera
U
حشرات عصبی الجناح
holometabolism
U
دگردیسی کامل حشرات
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
gressorial
U
وابسته به حشرات دونده
homopteran
U
حشرات نیم بال
elytron
U
قاب یا بال حشرات
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
flyblow
U
نوزاد حشرات ومگس
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
insect vectors
U
حشرات ناقل بیماری
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
lygus bug
U
انواع حشرات کوچک مکنده
biocid
U
قاطع حیات کشنده حشرات
disinfest
U
حشرات موذی را دفع نمودن
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
dactylus
U
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
smudging
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudges
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudged
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudge
U
ایجاد دود برای دفع حشرات
haustellum
U
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
leafhopper
U
انواع حشرات ازراسته نیم بالان
flies blow meat
U
حشرات روی گوشت تخم میگذارند
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
paedogenesis
U
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
forewing
U
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
imshi
U
فروارده نفتی که برای راندن مگس و حشرات دیگربکارمیبرند
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
unions
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
union
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
conjuncture
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
seams
U
خط اتصال
fusion
U
اتصال
fusions
U
اتصال
hitching
U
اتصال
hitches
U
اتصال
hitched
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
colligation
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
contacts
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
joint
U
اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
hitch
U
اتصال
bonding
U
اتصال
connector
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
coitus
U
اتصال
scarf
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
bounding
U
اتصال
coupling
U
اتصال
nexus
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
juncture
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
suspension
U
اتصال
fitting
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
network
U
اتصال
networks
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
abutment
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
law of continvity
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
attach
U
اتصال
attaches
U
اتصال
attaching
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
continuity
U
اتصال
wiring
U
اتصال
tie down
U
اتصال
contact
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
incorporation
U
اتصال
junctions
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
link
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
connection
U
اتصال
contacting
U
اتصال
contacted
U
اتصال
connexions
U
اتصال
junction
U
اتصال
finger joint
U
اتصال انگشتی
fitting joint
U
اتصال مناسب
compounds
U
اتصال مرکب
compounds
U
اتصال کمپوند
flang joint
U
اتصال لبه
connection to ventilator
U
اتصال به هواکش
contact lever
U
اهرم اتصال
grid terminal
U
اتصال شبکه
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
fitting
U
قطعه اتصال
double bond
U
اتصال مضاعف
physical connection
U
اتصال مادی
flang joint
U
اتصال سرلوله
discontinuity
U
عدم اتصال
compounded
U
اتصال کمپوند
earthing
U
اتصال زمین
drag link
U
اتصال کششی
drag bar
U
میله اتصال
electrical connector
U
اتصال برق
compound
U
اتصال مرکب
double u butt joint
U
اتصال لب به لب یو دوبل
compound
U
اتصال کمپوند
manifold
U
روپوش اتصال
discontinuities
U
عدم اتصال
exhaust connection
U
اتصال خروجی
faulty connrction
U
اتصال معیوب
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
female connector
U
اتصال ماده
compounded
U
اتصال مرکب
electric connection
U
اتصال الکتریکی
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
synchronize
U
با هم اتصال دادن
gusset plate
U
صفحه اتصال
connection
U
پیوستگی اتصال
receptacle
U
سیم اتصال
receptacles
U
سیم اتصال
accolade
U
خط اتصال اکولاد
accolades
U
خط اتصال اکولاد
jack
U
انبر اتصال
jacks
U
انبر اتصال
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
connection
U
اتصال زمین
copulas
U
وسیله اتصال
two way wiring
U
اتصال تبدیل
connexions
U
اتصال زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com