Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
illmitable
U
محدود نکردنی محدود نشدنی
weapons tight
U
جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
doctorine
U
قوانین اصلی
codification
U
تدوین قوانین
codification
U
وضع قوانین
hague rules
U
قوانین لاهه
zipf's laws
U
قوانین زیف
statue law
U
قانون یا قوانین
succession law
U
قوانین وراثت
joule's laws
U
قوانین ژول
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
inland rules
U
قوانین داخلی
infraction of rules
U
نقض قوانین
administrative law
U
قوانین اداری
labor laws
U
قوانین کار
kepler's laws
U
قوانین کپلر
code
U
مجموعه قوانین
korte's laws
U
قوانین کرت
written laws
U
قوانین مدون
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
admiralty law
U
قوانین دریایی
gunnery
U
قوانین تیراندازی
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
conflict of lows
U
تعارض قوانین
kepler laws
U
قوانین کپلر
gas laws
U
قوانین گازها
forest laws
U
قوانین جنگل
statute book
U
قوانین موضوعه
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
radiation laws
U
قوانین تابش
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
explanation of laws
U
شرح قوانین
maritime law
U
قوانین دریایی
mendelian laws
U
قوانین مندل
murphy's laws
U
قوانین مورفی
rules committee
U
کمیته قوانین
rules of chess
U
قوانین شطرنج
company law
U
قوانین شرکت
codex
U
مجموعه قوانین
conflict of laws
U
تعارض قوانین
rules of the roads
U
قوانین راه
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
permissive legislation
U
قوانین مخیره
rules of engagement
U
قوانین درگیری
competition rules
U
قوانین رقابت
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
physical
U
که قوانین نرخ بیت
codification
U
جمع وتدوین قوانین
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
codification
U
گرد اوری قوانین
under these rules
U
بموجب این قوانین
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
limited access
U
محدود
moderate
U
محدود
moderated
U
محدود
ambient
U
محدود
incomprehensive
U
محدود
moderating
U
محدود
finte
U
محدود
lock step
U
محدود
indefinite
U
نا محدود
moderates
U
محدود
limiting
U
محدود
limitary
U
محدود
finite
U
محدود
indeterminable
U
نا محدود
terminate
U
محدود
terminated
U
محدود
limited
U
محدود
terminates
U
محدود
limit
U
محدود
incomprehensible
U
نا محدود
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
validated
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validates
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
validate
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
trammel
U
محدود ساختن
inter play
U
حرکت محدود
bottomless
U
غیر محدود
restrictive
U
محدود سازنده
unbound
U
غیر محدود
confined
U
محدود شده
restrictive
U
محدود کننده
straiten
U
محدود کردن
straightlaced
U
محدود درفشار
restricts
U
محدود کردن
limit
U
محدود کردن
controlled war
U
جنگ محدود
copyrighted
U
محدود به حق کپی
finitely
U
بطور محدود
finite population
U
جامعه محدود
de escalation
U
محدود سازی
finite integral
U
انتگرال محدود
delimitate
U
محدود کردن
delimitation
U
محدود ساختن
confined equifer
U
سفره محدود
catathymic amnesia
U
یادزدودگی محدود
circumscribed amnesia
U
یادزدودگی محدود
limited edition
U
چاپ محدود
limited edition
U
کالای محدود
limited edition
U
فرآوردهی محدود
limited editions
U
چاپ محدود
limited editions
U
کالای محدود
limited editions
U
فرآوردهی محدود
restrictions
U
محدود کردن
infinite
U
نا محدود بی اندازه
qualify
U
محدود کردن
qualificatory
U
محدود سازنده
stints
U
محدود کردن
stint
U
محدود کردن
qualified property
U
مالکیت محدود
qualifies
U
محدود کردن
contracted
U
مختصر محدود
limited integrator
U
انتگرال محدود
restricted
U
محدود الاستعمال
qualified
U
مقید محدود
restrainable
U
محدود ساختنی
limited objective
U
هدف محدود
limited power
U
اختیارات محدود
limiter
U
محدود کننده
abounds
U
محدود کردن
abounding
U
محدود کردن
abounded
U
محدود کردن
narrow market
U
بازار محدود
abound
U
محدود کردن
containment
U
محدود کردن
containment
U
محدود نگاهداشتن
peg down
U
محدود کردن
limiting speed
U
سرعت محدود
limiting size
U
اندازه محدود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com