Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
platinous
U
محتوی پلاتین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accelerator winding
U
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
tin plate bar
U
پلاتین
contact piece
U
پلاتین
ignition points
U
پلاتین
circular blank
U
پلاتین
platinium
U
پلاتین
breaker point
U
پلاتین
breaker contact
U
پلاتین
platinum
U
پلاتین
ignition points
U
پلاتین دلکو
ignition vibrator
U
پلاتین دلکو
points
U
قطبهای پلاتین
ignition interrupter
U
پلاتین دلکو
ignition breaker
U
پلاتین دلکو
points
U
پلاتین دلکو
interrupter contact
U
کنتاکت پلاتین
interrupter arm
U
اهرم پلاتین
platiforming
U
تبدیل با پلاتین
platinum black
U
پلاتین سیاه
platinoid
U
شبیه پلاتین
platiniferous
U
پلاتین دار
platinic
U
وابسته به پلاتین
interrupter cam
U
بادامک پلاتین
interrupter gap
U
دهانه پلاتین
interrupter spring
U
فنر پلاتین
interrupter lever
U
اهرم پلاتین
platinum iridium alloy
U
الیاژ پلاتین- ایریدیم
platinum
U
پلاتین یا طلای سفید
platinize
U
پلاتین روی چیزی کشیدن
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
platinize
U
با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
platinum black
U
گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
platinum metal
U
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
container
U
محتوی
containers
U
محتوی
filler
U
محتوی
fillers
U
محتوی
hydrous
U
محتوی اب
contenting
U
محتوی
contents
U
محتوی
content
U
محتوی
criteria
U
محتوی
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
sanguinolent
U
محتوی خون
gas content
U
محتوی گاز
aluminous
U
محتوی الومینیوم
contain
U
محتوی بودن
copper bearing
U
محتوی مس حاوی مس
bottle
U
محتوی یک بطری
contained
U
محتوی بودن
contains
U
محتوی بودن
bottles
U
محتوی یک بطری
saccharine
U
قندی محتوی قند
content
U
خرسند کردن محتوی
contenting
U
خرسند کردن محتوی
pouncet box
U
قوطی محتوی گردخوشبو
docket
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
quartzite
U
سنگ شنی محتوی کوارتز
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
poster color
U
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
clearer
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
dockets
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
music box
U
جعبه محتوی ساز کوکی
clearest
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
clears
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clear
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
docketed
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
tea bag
U
پاکت محتوی چای فوری
tea bags
U
پاکت محتوی چای فوری
bottled gas
U
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
content addressable
U
نشانی پذیر از روی محتوی
myoglobin
U
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
megasporangium
U
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
epos
U
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausages
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
scandal sheet
U
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
seabag
U
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
swizzle
U
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
sausage
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
dumpling
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma
U
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumplings
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
doorplate
U
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada
U
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
white gold
U
الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel
U
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
U
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory
U
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
chars
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com