Perdic | محاصره کاغذی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 190 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	paper blockade U	محاصره کاغذی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	beleaguered U	در محاصره یکان محاصره شده
	blockage U	محاصره محاصره کردن
	blockages U	محاصره محاصره کردن
	papyraceous U	کاغذی
	blockading U	محاصره
	rosettes U	گل کاغذی
	block age U	محاصره
	siege U	محاصره
	sieges U	محاصره
	encompassment U	محاصره
	chartaceous U	کاغذی
	besiegement U	محاصره
	blockades U	محاصره
	blockaded U	محاصره
	blockade U	محاصره
	pulpy U	کاغذی
	papery U	کاغذی
	rosette U	گل کاغذی
	blockading U	محاصره کردن
	blockaded U	محاصره کردن
	sieges U	محاصره کردن
	quartos U	ربع کاغذی
	quarto U	ربع کاغذی
	to lay siege to U	محاصره کردن
	blockades U	محاصره کردن
	sieges U	محاصره حصار
	blockaded U	محاصره اقتصادی
	blockade U	محاصره کردن
	siege U	محاصره حصار
	blockades U	محاصره دریائیsortie
	blockading U	محاصره اقتصادی
	towels U	دستمال کاغذی
	blockading U	محاصره دریائیsortie
	ambient U	محاصره شده
	beleaguered U	محاصره شده
	blockade U	محاصره دریائیsortie
	blockade U	محاصره اقتصادی
	siege U	محاصره کردن
	blockaded U	محاصره دریائیsortie
	battering train U	توپخانه محاصره
	state of siege U	حالت محاصره
	masking tape U	نوارچسب کاغذی
	paper tiger U	ببر کاغذی
	paper tigers U	ببر کاغذی
	ticker tape U	نوار کاغذی
	Naval blockade . U	محاصره دریایی
	Economic enciclement ( blockade , embargo ) . U	محاصره اقتصادی
	0To break thru a blockade ( siege ) . U	محاصره را شکستن
	paper plate U	بشقاب کاغذی
	paper cup U	لیوان کاغذی
	paper tape reader U	نوارخوان کاغذی
	beleaguer U	محاصره کردن
	beseige U	محاصره کردن
	blockades U	محاصره اقتصادی
	fiduciary currency U	پول کاغذی
	fish paper U	عایق کاغذی
	girt U	محاصره کردن
	lamplighter U	چوب یا کاغذی که
	leaguer U	محاصره کردن
	paper blockade U	محاصره بی حاصل
	paper capacitor U	خازن کاغذی
	paper condenser U	خازن کاغذی
	paper card U	کارت کاغذی
	paper curency U	پول کاغذی
	paper electrophoresis U	الکتروفورز کاغذی
	paper feed U	خورش کاغذی
	paper gold U	طلای کاغذی
	paper tape U	نوار کاغذی
	paper chromatography U	کروماتوگرافی کاغذی
	towel U	دستمال کاغذی
	yashmak shawl U	دستمال کاغذی
	pocket U	محاصره شدن
	envelop U	محاصره کردن
	enveloped U	محاصره کردن
	encompassing U	محاصره کردن
	pockets U	محاصره شدن
	blockage U	محاصره دریایی
	encompasses U	محاصره کردن
	encompassed U	محاصره کردن
	blockages U	محاصره دریایی
	encompass U	محاصره کردن
	encircling U	محاصره کردن
	encircles U	محاصره کردن
	encircle U	محاصره کردن
	enclaves U	تحت محاصره
	Kleenexes U	دستمال کاغذی
	Kleenex U	دستمال کاغذی
	paper money U	پول کاغذی
	litmus paper U	کاغذی که بماده
	envelops U	محاصره کردن
	encircled U	محاصره کردن
	besieges U	محاصره کردن
	besiege U	محاصره کردن
	enveloping U	محاصره کردن
	enclave U	تحت محاصره
	besieging U	محاصره کردن
	besieged U	محاصره کردن
	folding money U	اسکناس پول کاغذی
	leaguer U	محاصره عضو اتحادیه
	dust-jackets U	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
	paper currency U	اسکناس پول کاغذی
	paper money U	اسکناس پول کاغذی
	paper tape punch U	منگنه کن نوار کاغذی
	rag paper U	کاغذی که ازپارچه بسازند
	dust-covers U	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
	dust-jacket U	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
	paper edition of a book U	ویرایش با جلد کاغذی
	lift a blockade U	محاصره را پایان دادن
	To lay siege to a city . U	شهری را محاصره کردن
	To rais ( lift, remove ) an embargo. U	رفع محاصره کردن
	dust jacket U	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
	tissue paper U	دستمال کاغذی نازک
	punch paper tape U	نوار کاغذی منگنه
	paper tape reader U	نوار کاغذی خوان
	paper tape punch U	منگنه نوار کاغذی
	strip chart recorder U	ثبات نوار کاغذی
	belted U	بستن محاصره ردن
	crown paper U	کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
	elephant paper U	کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
	paperbacks U	کتاب جلد کاغذی
	paperback U	کتاب جلد کاغذی
	belts U	بستن محاصره ردن
	belt U	بستن محاصره ردن
	dust-jacket U	جلد کاغذی روی کتاب
	surrounded U	محاصره کردن احاطه شدن
	dust-jackets U	جلد کاغذی روی کتاب
	perforated paper tape U	نوار کاغذی سوراخ دار
	to date a letter forward U	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
	surround U	محاصره کردن احاطه شدن
	boxes U	جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
	box U	جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
	dust-covers U	جلد کاغذی روی کتاب
	long green U	دلار کاغذی پشت سبز
	surrounds U	محاصره کردن احاطه شدن
	punched paper tape U	نوار کاغذی منگنه شده
	dust jacket U	جلد کاغذی روی کتاب
	minnesota paper form board U	ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
	billhead U	کاغذی که شبیه برات چاپی است
	gird U	احاطه کرده محاصره کردن نیرومندکردن
	hornbook U	کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
	granite paper U	کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
	quaternion U	ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
	sleeves U	پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
	irredeemable paper money U	پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
	sleeve U	پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
	sorties U	حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
	sortie U	حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
	environ U	دورزدن دورکسی یا چیزی را گرفتن محاصره کردن
	contravallation U	استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
	stationery U	کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
	We cloced in on the enemy . U	حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
	centred U	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
	centers U	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
	centered U	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
	centre U	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
	laid paper U	کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
	parity U	شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
	center U	سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
	punch U	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
	punched U	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
	punches U	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
	edge U	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
	reperforator U	ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
	edges U	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
	backgrounds U	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
	background U	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
	key O	کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
	bleed U	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
	bleeds U	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
	perforated tape U	نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
	contains U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contained U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contain U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	deflections U	هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
	deflection U	هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
	carriages U	بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
	carriage U	بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
	seal off U	محاصره کردن ممنوع الورود کردن
	documenting U	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
	documented U	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
	document U	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
	reader U	ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
	readers U	ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
	surrounded U	احاطه کردن محاصره کردن
	surround U	احاطه کردن محاصره کردن
	surrounds U	احاطه کردن محاصره کردن
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	breakaway U	شکستن خط محاصره شکستن بند زندان فرار از زندان