Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
celestial precomputation
U
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spreadsheets
U
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet
U
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
design take off weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
computation
U
محاسبات
calculations
U
محاسبات
calculation
U
محاسبات
computations
U
محاسبات
personal computing
U
محاسبات شخصی
depaartment of accounts
U
اداره محاسبات
discrepancy
U
ناجوری محاسبات
computing center
U
مرکز محاسبات
line shape calculations
U
محاسبات شکل خط
financial tribunal
U
دیوان محاسبات
central
U
واحد محاسبات و منط ق
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
azimuth adjustment slide rule
U
خط کش محاسبات تنظیم گرا
structural analysis
U
محاسبات طرح ساختمانی
numbers
U
انجام محاسبات سریع
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
number
U
انجام محاسبات سریع
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
number
U
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
numbers
U
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
basis
U
نقط ه یا شمارهای که محاسبات شروع شده اند
celestial
U
نجومی
astrologic
U
نجومی
astronomic
U
نجومی
astronomical
U
نجومی
computing
U
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
equinox
U
استوای نجومی
ephermeris
U
تقویم نجومی
sidereal day
U
روز نجومی
ephemeris time
U
زمان نجومی
sidereal time
U
زمان نجومی
sidereal time
U
وقت نجومی
siderial day
U
روز نجومی
sidreal year
U
سال نجومی
celestial sphere
U
کره نجومی
sidereal angle
U
زاویه نجومی
celestial equator
U
استوای نجومی
first light
U
افق نجومی
celestial horizon
U
افق نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی
azimuth
U
سمت نجومی
astronomical unit
U
واحد نجومی
celestial navigation
U
ناوبری نجومی
ephemeris
U
تقویم نجومی
astronomical triangle
U
مثلث نجومی
almanach
U
تقویم نجومی
address calendar
U
تقویم نجومی
radio telescopes
U
رادیوی نجومی
radio telescope
U
رادیوی نجومی
year
U
سال نجومی
telescopes
U
دوربین نجومی
astronomic observation
U
دیدبانی نجومی
planetary
U
ستارهای نجومی
astronomical constants
U
ثابتهای نجومی
astro
U
نجومی فلکی
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
telescope
U
دوربین نجومی
protect
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
fortran
U
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
protecting
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protects
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
telescopic
U
وابسته بدوربین نجومی
sidereal
U
وابسته به ثوابت نجومی
equinoctial
U
مربوط به استوای نجومی
astronomical twilight
U
شفق و فلق نجومی
siderial
U
وابسته به ثوابت نجومی
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
sidereal period
U
دوره تناوب نجومی
sidereal hour angle
U
زاویه ساعتی نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی استروفیزیک
greenwich sidereal time
U
زمان نجومی گرینویچ
gyro compass
U
قطب نمای نجومی
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
astro compass
U
قطب نمای نجومی
astro tracker
U
تعقیب کننده نجومی
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
plotting board
U
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth
U
گرای نجومی راس القدم
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
telescopist
U
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
gyro angle
U
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
astro tracker
U
وسیله ناوبری خودکار نجومی
design strength
U
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
predominated
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
ephermeris
U
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscopes
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
noisy mode
U
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
stellar guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
to verify the accounts
رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
almanacs
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
slice
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
noses
U
بینی
snivels
U
اب بینی
chiromancy
U
کف بینی
neb
U
بینی
snot
U
اب بینی
nasally
U
از بینی
rheum
U
اب بینی
snivelling
U
اب بینی
nose
U
بینی
pecker
U
بینی
night bilndness
U
شب بینی
the handle of the face
U
بینی
cross eye
U
کج بینی
sniveled
U
اب بینی
cross eye
U
دو بینی
snivel
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
nozzles
U
بینی
hand reading
U
کف بینی
sniveling
U
اب بینی
snivelled
U
اب بینی
snoot
U
بینی
graphology
U
خط بینی
double vision
U
دو بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
rhinologist
U
بینی
nozzle
U
بینی
rhinoscope
U
بینی نگر
the tip of the nose
U
نوک بینی
rhiopharyngeal
U
بینی حلقی
strology
U
زایجه بینی
rhinology
U
بینی شناسی
scintillating scotoma
U
اخگر بینی
self imprtance
U
خود بینی
telegnosis
U
غیب بینی
soothsaying
U
فال بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
soothsayer
U
فال بینی
spectroscope
U
طیف بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
subtility
U
باریک بینی
spectroscopy
U
طیف بینی
the two nostrils
U
دو سوراخ بینی
to blow nose
U
گرفتن بینی
nasal
U
وابسته به بینی
worldview
U
جهان بینی
myopia
U
نزدیک بینی
predictions
U
پیش بینی
prediction
U
پیش بینی
nasal
U
مربوط به بینی
to read people's hands
U
کف بینی کردن
vibrissa
U
موی بینی
microscopy
U
ذره بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
world view
U
جهان بینی
xanthopsia
U
زرد بینی
abdominos'copy
U
شکم بینی
nose leather
U
چرم بینی
My nose is running.
U
از بینی ام آب می آید
strictures
U
باریک بینی
stricture
U
باریک بینی
auguries
U
پیش بینی
forecasting
U
پیش بینی
rhinal
U
وابسته به بینی
moon blindness
U
روز بینی
haemoscopy
U
خون بینی
near sightedness
U
نزدیک بینی
paranasal
U
نزدیک بینی
nares
U
مجراهای بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com