English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extraordinary general meeting U مجمع عمومی فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general assembly U مجمع عمومی
general meeting U مجمع عمومی
annual general meeting U مجمع عمومی سالانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالیانه
statutory meeting U مجمع عمومی قانونی
AGMs U مجمع عمومی سالانه
AGM U مجمع عمومی سالانه
general meeting U مجمع عمومی شرکت
general meeting of share holders U مجمع عمومی صاحبان سهام
general assmbly of the united nations U مجمع عمومی سازمان ملل متحد
economic and social council U به نیابت از طرف مجمع عمومی است
proxy U نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
convention U مجمع
meetings U مجمع
societies U مجمع
meeting U مجمع
conventions U مجمع
society U مجمع
assembly U مجمع
center U مجمع
convents U مجمع
convent U مجمع
assembly U مجمع نشست
the common wealth of learning U مجمع ادبا
clubs U کانون مجمع
national convention U مجمع ملی
lague U مجمع اتحادیه
constellation U مجمع الکواکب
archipelago U مجمع الجزایر
archipelagos U مجمع الجزایر
club U کانون مجمع
clubbed U کانون مجمع
clubbing U کانون مجمع
constellations U مجمع الکواکب
jamboree U مجمع پیشاهنگان خوشی
unlawful assembly U مجمع غیر قانونی
jamborees U مجمع پیشاهنگان خوشی
lague of nations U مجمع اتقاق ملل
international meeting U مجمع بین المللی
philippine islands U مجمع الجزایر فیلیپین
leaguer U عضو مجمع اتفاق ملل
league U مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
leagues U مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting U مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
steering committee U کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
nordic council U شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
prodigious <adj.> U فوق العاده
extra special U فوق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
metaphsical U خارق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
fantastic U خارق العاده
rewards U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
reward U فوق العاده
singular U خارق العاده
singular U فوق العاده
inestimable U فوق العاده
phenomenally U خارق العاده
phenomenally U فوق العاده
phenomenal U خارق العاده
phenomenal U فوق العاده
extraordinary U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
terrific U فوق العاده
precious U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
supernatural U فوق العاده
fantastical U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
transnormal U فوق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
allowance U فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
weirder U خارق العاده
weirdest U خارق العاده
strenuous U فوق العاده
rewardable U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
weird U خارق العاده
out of the ordinary U فوق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
allowances U فوق العاده
special session U جلسه فوق العاده
a terrific time U مدت فوق العاده
supernaturally U بطور خارق العاده
an outstanding time U مدت فوق العاده
ripsnorter U چیز فوق العاده
overactive U فوق العاده فعال
overhelming U زیاد فوق العاده
overrider U حق دلالی فوق العاده
rarely beautiful U استثنائی یافوق العاده
monstrous cruelly U بیرحمی فوق العاده
flight pay U فوق العاده پرواز
extraordinarily U بطور فوق العاده
whizbang U ممتاز خارق العاده
combat pay U فوق العاده جنگی
combat pay U فوق العاده رزمی
extremely high U فوق العاده زیاد
extreme values U ارزشهای فوق العاده
thaumaturgy U کار خارق العاده
supersubtle U فوق العاده فریف
emergency ration U جیره فوق العاده
envoy extraordiinary U فرستاده فوق العاده
thaumaturgic U خارق العاده سحر
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
extra charge U هزینه فوق العاده
aviation pay U فوق العاده پرواز
whizzbang U ممتاز خارق العاده
wonderfully well U فوق العاده خوب
unusually U بطور فوق العاده
wonderfully U عجیبانه فوق العاده
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
special session U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
fitting allowance U فوق العاده مناسب
rarely U بطور فوق العاده
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
supersensitive U فوق العاده حساس
supersubtlety U فرافت فوق العاده
invaluable U فوق العاده گرانبها
freezing U فوق العاده سرد
emergencies U فوق العاده اضطراری
ice-cold U فوق العاده سرد
extras U فوق العاده اضافی
enormously U فوق العاده زیاد
jitters U عصبانیت فوق العاده
emolument U حق الزحمه فوق العاده
extra U فوق العاده اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
emergency U فوق العاده اضطراری
emoluments U حق الزحمه فوق العاده
breakneck U فوق العاده خطرناک
ice cold U فوق العاده سرد
undercool U فوق العاده سرد کردن
unco U غیر عادی خارق العاده
allowance U فوق العاده و هزینهء سفر
allowances U فوق العاده و هزینهء سفر
thaumaturgic U مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
ultrahigh frequency U فرکانس فوق العاده زیاد
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
forcemajeure U حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
he is no grat shakes U انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
She eats extraordinary quantities. U او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
set the world on fire <idiom> کاری فوق العاده انجام دادن
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
monstrously U بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
tearjerker U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
tear jerking U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
bat money U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
Ditterling U [تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bat allowance U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com