Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالانه
AGM
U
مجمع عمومی سالانه
AGMs
U
مجمع عمومی سالانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general assembly
U
مجمع عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالیانه
general meeting
U
مجمع عمومی شرکت
statutory meeting
U
مجمع عمومی قانونی
general meeting of share holders
U
مجمع عمومی صاحبان سهام
extraordinary general meeting
U
مجمع عمومی فوق العاده
economic and social council
U
به نیابت از طرف مجمع عمومی است
general assmbly of the united nations
U
مجمع عمومی سازمان ملل متحد
proxy
U
نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
classics
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
yearly
U
سالانه
annuals
U
سالانه
per annum
U
سالانه
annual
U
سالانه
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
convent
U
مجمع
center
U
مجمع
conventions
U
مجمع
meeting
U
مجمع
meetings
U
مجمع
society
U
مجمع
societies
U
مجمع
assembly
U
مجمع
convention
U
مجمع
convents
U
مجمع
yearbook
U
گزارشات سالانه
annual income
U
درامد سالانه
annuity
U
پرداختهای سالانه
yearbooks
U
گزارشات سالانه
annuities
U
مقرری سالانه
annual earnings
U
عواید سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
annual report
U
گزارش سالانه
annual increase
U
افزایش سالانه
annual patent fee
U
حق الامتیاز سالانه
yearly profit
U
سود سالانه
annual leave
U
مرخصی سالانه
annual wage
U
دستمزد سالانه
tax year
مالیات سالانه
annual preciptation
U
ریزش سالانه
annual budget
U
بودجه سالانه
annual accumulation of sediment
U
ته نشست سالانه
annual increase
U
رشد سالانه
anuual discharge
U
بده سالانه
annual storage
U
مخزن سالانه
annual rainfall
U
بارش سالانه
the common wealth of learning
U
مجمع ادبا
club
U
کانون مجمع
archipelagos
U
مجمع الجزایر
archipelago
U
مجمع الجزایر
constellation
U
مجمع الکواکب
assembly
U
مجمع نشست
clubbed
U
کانون مجمع
clubbing
U
کانون مجمع
lague
U
مجمع اتحادیه
national convention
U
مجمع ملی
constellations
U
مجمع الکواکب
clubs
U
کانون مجمع
interest rate per annum
U
نرخ بهره سالانه
fixture
U
برنامه سنتی سالانه
annual financial statement
U
گزارش مالی سالانه
annual rate of growth
U
نرخ رشد سالانه
philippine islands
U
مجمع الجزایر فیلیپین
jamboree
U
مجمع پیشاهنگان خوشی
unlawful assembly
U
مجمع غیر قانونی
jamborees
U
مجمع پیشاهنگان خوشی
international meeting
U
مجمع بین المللی
lague of nations
U
مجمع اتقاق ملل
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuitant
U
دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity
U
مستمری سالانه مقرری مستمر
leaguer
U
عضو مجمع اتفاق ملل
derby
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
Bang went our annul holidays.
U
تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derbies
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
league
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting
U
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
leagues
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
steering committee
U
کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation
U
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
european essembly
U
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
popular
U
عمومی
oecumenical
U
عمومی
common user
U
عمومی
general porpose
U
عمومی
outline
U
خط عمومی
generic
U
عمومی
wide
U
عمومی
wider
U
عمومی
widest
U
عمومی
rife
U
عمومی
hackneyed
U
عمومی
ecumenic
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
universal
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
commonest
U
عمومی
common
U
:عمومی
commoners
U
:عمومی
overt
U
عمومی
commoners
U
عمومی
common
U
عمومی
generals
U
عمومی
outlining
U
خط عمومی
outlines
U
خط عمومی
general
U
عمومی
outlined
U
خط عمومی
public
U
عمومی
encyclic
U
عمومی دوری
checkup
U
معاینه عمومی
prosecture
U
وکیل عمومی
general allotment
U
اختصاصات عمومی
general cargo
U
بار عمومی
folkway
U
طرزفکر عمومی
general amnesty
U
عفو عمومی
g/a
U
خسارت عمومی
general act
U
سند عمومی
general ability
U
توانایی عمومی
fourth estate
U
مطبوعات عمومی
general damage
U
خسارت عمومی
general concepts
U
تدبیر عمومی
folkway
U
احساسات عمومی
general depot
U
انبار عمومی
counsel for the crown
U
وکیل عمومی
consolidated annuities
U
دیون عمومی
bath-house
U
حمام عمومی
common items
U
قطعات عمومی
baths
U
استخر عمومی
public baths
U
استخر عمومی
general requirements
U
نیازهای عمومی
GHQ
U
ستاد عمومی
suffrage universal
U
حق رای عمومی
comulative action
U
اثر عمومی
common user items
U
اقلام عمومی
common user
U
خدمات عمومی
common purse
U
وجوه عمومی
common parts
U
قطعات عمومی
common nuisance
U
اضرار عمومی
common language
U
زبان عمومی
common labour
U
کارگر عمومی
common hardware
U
قطعات عمومی
common grid
U
شبکه عمومی
public interest
U
منافع عمومی
collective call sign
U
معرف عمومی
central war
U
جنگ عمومی
social good
U
کالاهای عمومی
cameralistic science
U
مالیه عمومی
state property
U
اموال عمومی
general depot
U
امادگاه عمومی
public decency
U
عفت عمومی
in the sight of the public
U
در انظار عمومی
public law
U
حقوق عمومی
public interest
U
نفع عمومی
public institutions
U
موسسات عمومی
public information
U
اطلاعات عمومی
public image
U
تصور عمومی
public goods
U
کالاهای عمومی
public welfare
U
رفاه عمومی
general welfare
U
رفاه عمومی
general stock
U
سهام عمومی
general supplies
U
تدارکات عمومی
public library
U
کتابخانه عمومی
general supplies
U
اماد عمومی
general support
U
پشتیبانی عمومی
general tariff
U
تعرفه عمومی
general theory
U
نظریه عمومی
mass poverty
U
فقر عمومی
public finance
U
مالیه عمومی
potlatch
U
جشن عمومی
public a
U
وکیل عمومی
public affairs
U
روابط عمومی
public amnsement
U
نمایشگاه عمومی
public benefits
U
منافع عمومی
public borrowing
U
استقراض عمومی
public cost
U
هزینه عمومی
public debt
U
قرضه عمومی
plaza
U
میدان عمومی
public deposits
U
سپردههای عمومی
mintster of public works
U
وزیرکارهای عمومی
public facilities
U
تسهیلات عمومی
public expenditures
U
مخارج عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com