English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
lsi U Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
integration U مجتمع سازی
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
medium scale intergration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
msi U مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
magnifcation U بزرگ سازی
magnification U بزرگ سازی درشت نمایی
magnifications U بزرگ سازی درشت نمایی
supernatural U ماوراء طبیعی
transcutaneous U ماوراء پوستی
ultraviolet U ماوراء بنفش
ultrafiche U ماوراء فیش
supersensible U ماوراء محسوسات
numinous U ماوراء الطبیعه
ultrasonics U ماوراء صوت
overseas U ماوراء بحار
hypersonic U ماوراء الصوت
pellucid U حائل ماوراء
aerospace U فضای ماوراء جو
transcutaneal U ماوراء پوستی
supersonic U ماوراء صوت
ultrasonic U ماوراء صوت
transmountain U ماوراء کوهستانی
transmontane U ماوراء کوهستانی
integrate circuit transistor U ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
meta metalanguage U ماوراء فوق زبان
transduction U عبور از ماوراء چیزی
transfinite U ماوراء اعداد محدود
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
beyond U انطرف ماوراء دورتر
supersensible U ماوراء عالم حواس
transcendentalism U فلسفه ماوراء الطبیعه
supernaturalism U فلسفه ماوراء طبیعه
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
semiopaque U کمی حاجب ماوراء
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphisical U مربوط به علم ماوراء طبیعت
ultrashort drilling U مته کاری ماوراء صوت
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
colonies U مجتمع
complexes U مجتمع
complex U مجتمع
colony U مجتمع
regroups U مجتمع شدن
integrate electronics U الکترونیک مجتمع
integrates U مجتمع کردن
cell assembly U مجتمع یاختهای
integrate circuit U مدار مجتمع
port complex U مجتمع بندری
integrated program U برنامه مجتمع
integrate U مجتمع کردن
tail clusters U ابگیرهای مجتمع
biocinosis U مجتمع زیستی
i.c. U مدار مجتمع
regroup U مجتمع شدن
regrouped U مجتمع شدن
regrouping U مجتمع شدن
assembles U مجتمع کردن
integrating U مجتمع کردن
integrate transmission line U خط انتقال مجتمع
integrate system U سیستم مجتمع
hardware U مدارهای مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع IC
assemble U مجتمع کردن
assembled U مجتمع کردن
integrate resistor U مقاومت مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
join up U مجتمع کردن هواپیماها
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
idp U پردازش داده مجتمع
integrated software U نرم افزار مجتمع
integrate logic circuit U مدار منطقی مجتمع
integrate transmission system U سیستم انتقال مجتمع
monolithic integrated circuit U مدار مجتمع یکپارچه
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
microcircuit U مدار مجتمع پیچیده
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
integrate magnetic circuit U مدار مغناطیسی مجتمع
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
retail shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
microcontroller U مدار مجتمع که حاوی CPU
integrate semiconductor circuit U مدار نیمه هادی مجتمع
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid U غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
parallelling U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelled U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleling U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
speech U مدار مجتمع با صوت تولید شده .
speeches U مدار مجتمع با صوت تولید شده .
paralleled U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallels U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
crom U قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
music chip U مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
ices U System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
substrate U ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
vhsic program U Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
third U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
microprocessor U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
thirds U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
microprocessors U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
piggybacks U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggyback U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
SOS U Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
wafers U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
jazz U یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
silicon U قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
gates U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com