Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
purl
U
مثل فرفره چرخیدن
purled
U
مثل فرفره چرخیدن
purling
U
مثل فرفره چرخیدن
purls
U
مثل فرفره چرخیدن
whiz
U
مثل فرفره چرخیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spin
U
فرفره
gigs
U
فرفره
gig
U
فرفره
spins
U
فرفره
pinwheel
U
فرفره
whirligig
U
فرفره
waggly
U
فرفره وار
spherical top
U
فرفره کروی
spin
U
فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
peg top
U
فرفره میخ دار
spins
U
فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
top spin
U
چرخش فرفره مانند توپ بازی
full spinner
U
حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
peg in the ring
U
بازی فرفره چرخابی در توی دایره معین
twirled
U
چرخیدن
twirls
U
چرخیدن
twirling
U
چرخیدن
revolved
U
چرخیدن
twirl
U
چرخیدن
revolves
U
چرخیدن
rotate
U
چرخیدن
to turn round
U
چرخیدن
to be in a whirl
U
چرخیدن
slue
U
چرخیدن
roll up
U
چرخیدن
wheels
U
چرخیدن
wheeling
U
چرخیدن
wheel
U
چرخیدن
heels
U
چرخیدن
heel
U
چرخیدن
rotates
U
چرخیدن
rotated
U
چرخیدن
revolve
U
چرخیدن
swing
U
چرخیدن
swings
U
چرخیدن
turn
U
چرخیدن
turns
U
چرخیدن
reel
U
چرخیدن
reeled
U
چرخیدن
windmills
U
چرخیدن
reeling
U
چرخیدن
spin
U
چرخیدن
reels
U
چرخیدن
windmill
U
چرخیدن
spins
U
چرخیدن
birr
U
صدای چرخیدن
change spin
U
چرخیدن با تغییر پا
twisting
U
پیچاندن چرخیدن
twists
U
پیچاندن چرخیدن
full
U
چرخیدن ژیمناست
twist
U
پیچاندن چرخیدن
trundling
U
گشتن چرخیدن
trundles
U
گشتن چرخیدن
fullest
U
چرخیدن ژیمناست
turn
U
گشتن چرخیدن
turn
U
چرخیدن تاباندن
trundled
U
گشتن چرخیدن
turns
U
گشتن چرخیدن
turns
U
چرخیدن تاباندن
trundle
U
گشتن چرخیدن
pivoted
U
روی چیزی چرخیدن
run around in circles
<idiom>
U
دور خود چرخیدن
trolls
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
pivot
U
روی پاشنه چرخیدن
pivot
U
روی چیزی چرخیدن
wryly
U
کنایه امیز چرخیدن
left turn
U
حرکت به چپ به سمت چپ چرخیدن
shoulder roll
U
چرخیدن روی شانه ها
sit spin
U
چرخیدن روی یک اسکیت
pivoted
U
روی پاشنه چرخیدن
pivots
U
روی چیزی چرخیدن
trills
U
چرخیدن روان شدن
whirl
U
چرخیدن گردش سریع
orbited
U
چرخیدن به دور یک مدار
orbits
U
چرخیدن به دور یک مدار
whirl
U
چرخ دادن چرخیدن
troll
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
trill
U
چرخیدن روان شدن
whirls
U
چرخ دادن چرخیدن
whirled
U
چرخیدن گردش سریع
whirled
U
چرخ دادن چرخیدن
orbit
U
چرخیدن به دور یک مدار
whirling
U
چرخیدن گردش سریع
pivots
U
روی پاشنه چرخیدن
whirling
U
چرخ دادن چرخیدن
whirls
U
چرخیدن گردش سریع
wry
U
کنایه امیز چرخیدن
trilled
U
چرخیدن روان شدن
free spool
U
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
pivots
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivot
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
jackson haines spin
U
چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
swinge
U
تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
swing
U
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swivels
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swings
U
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swivelled
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivel
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
bias
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
spinner play
U
حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
to wobble
[rotate unevenly]
U
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
flipped
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
change of edge
U
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com